به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به نقل از ایبنا - سبحان کیانی؛ نشست نقد و بررسی کتاب «وطن یا سیلیستره» نوشته نامق کمال با ترجمه ساغر منشی با همکاری انجمن ایرانی تاریخ و نشر یام شنبه یکم آذرماه ساعت ۲۰ به صورت آنلاین برگزار شد. دبیر این نشست محمد بیطرفان پژوهشگر تاریخ و سخنرانان حسن حضرتی استاد تاریخ، بهروز محمودی بختیاری استاد و پژوهشگر ادبیات نمایشی و ساغر منشی مترجم اثر بودند. در ادامه گزارشی از این نشست از نظر میگذرد.
مقابله عشق به وطن با هنجارهای جنسیتی
محمد بیطرفان دبیر نشست نخستین سخنران بود. وی پس از خوشآمدگویی به حاضرین و معرفی اساتید، گفت: وطن یا سیلیستره نمایشنامهای از نامق کمال نویسنده و متفکر برجسته دوره تنظیمات عثمانی است. چیزی که برای من جالب بود این برنامه با ترجمه من از تاریخ جدید اسلام کمبریج همزمان شد که آن را بهتازگی شروع به ترجمه کردهام. در تاریخ اسلام کمبریج در فصل اول آن این مسئله به صورت خیلی کوتاه طرح شده است. یک عنوانی به نام سرزمینهای عثمانی تا سال ۱۹۱۹ هست که در این فصل بیان میشود.
وی در ادامه گفت: نامق کمال مهمترین نویسنده دوره تنظیمات است. او یک عثمانی جوان قانونخواه و مدرن است با اندیشههایی که همچنان ریشه اسلامی دارد. نمایشنامه وطن یا سیلیستره که در ۱۸۷۳ به نمایش درمیآید در به راه افتادن تئاتر مدرن ترکی کمک میکند و محتوای سیاسی آن به گفته نویسنده سبب به راه افتادن تظاهرات شده و به تبعید خود او و ترکان جوان منجر میشود. خود داستان ملودراماتیک است، یعنی قهرمان زن با لباس رزم به جبهه میرود تا معشوق خود را دنبال کند. عشق به وطن در برابر هنجارهای جنسیتی سنتی قرار میگیرد. نامق کمال در این دوره که این نمایشنامه را مینویسد، باورهای اسلامی را موقتا تعلیق میکند اما در پایان آن میبینیم که درنهایت با تبعید به قبرس، سلطان پیروز میشود و دوباره همه چیز به نظم اسلامی_سلطانی برمیگردد و همه به جان سلطان دعا میکنند.
او در ادامه گفت: همین مسئله کنار هم آوردن قهرمان مرد و قهرمان زن در جامعهای که عمدتا هنجارهای جنسیتی سنتی بر آن حاکم است خود موتور فشار برای تغییرات اجتماعی آینده است.
وی در پایان گفت: نکته مهم این است که «وطن یا سیلیستره» فقط یک داستان عاشقانه جنگی نیست. نامق کمال به خاطر تاکیدش بر مفاهیمی مانند وطن، آزادی و عدالت لقب شاعر آزادی را گرفته است. او از تئاتر به عنوان تریبونی برای طرح ایدههای سیاسی خود استفاده میکند. او در این نمایشنامه برای نخستینبار مفهوم وطن را نه صرفا به عنوان یک سرزمین تحت امپراتوری سلطان بلکه به عنوان تعلقی اخلاقی و عاطفی با مردمی مشخص و سرزمینی معین بیان میکند. مفهومی که بعدها در شکلگیری ملیگرایی ترک و گفتمانهای آزادیخواهانه نقشی کلیدی دارد. من همیشه عادتی دارم چه غلط و چه درست به تاریخ معاصر ایران نگاهی تطبیقی میاندازم. اگر وطن یا سیلیستره را فقط یک اثر عثمانی نبینیم خیلی زود متوجه میشویم که این نمایشنامه با تاریخ معاصر ایران هم خویشاوندی عمیقی دارد.
استبداد در تاریخ تئاتر عثمانی
ساغر منشی، مترجم کتاب، دیگر سخنران این نشست بود. وی گفت: آشنایی من با این اثر زمانی صورت گرفت که رساله دکتری خود را کار میکردم که البته مربوط به قرن بیستم است و نیمه اول قرن بیستم را پوشش میدهد. این رساله با راهنمایی دکتر بختیاری به انجام رسید و استاد مشاور من هم دکتر حضرتی بود.
وی در ادامه گفت: ماجرای جالب آن است که وقتی درباره قرن بیستم کار میکنی قاعدتا نمایشنامهای که دهه هفتاد قرن نوزدهم نوشته شده است، نباید آنقدر درگیری ذهنی ایجاد کند ولی وقتی مشروطه دوم عثمانی نمایشنامههای آن را مرور میکنیم، پیوسته نام وطن و نامق کمال تکرار میشود و اجازه نمیدهد به او توجه نکنیم. بنابراین باید ببینیم وطن چه بود که توانست تا این حد بر دوران بعد سایه افکند و دورانی که اعلام آزادی شد و نمایشنامهها دوباره توانستند اجرا بشوند و اتفاقات دراماتیک تازه در در جامعه اتفاق بیفتد، اولین کسی که سراغش را گرفتند نامق کمال و وطن بود. در دل خود نمایشنامه تمام این مطالب نهفته است. نامق کمال اروپا و تئاتر فرانسه را دیده بوده است و روشنفکر بسیار برجسته مشروطه است و یک مقاومت سفت و سخت در برابر نمایش سنتی ترک داشته است و آن را بستر ابتذال میدانسته است. این اولین نمایشنامه نامق کمال و احتمالا بهترین آنها و شاید مهمترین نمایشنامه قرن نوزدهم است و تا همین الان هم جزو مهمترین و بهترینهای نمایشنامه ترک است.
او گفت: کارهایی که نامق کمال با این نمایشنامه کرده یکی دو تا نیست، یعنی در هر زمینهای تاریخ معاصر ترکیه را مطالعه میکنیم، ممکن است به آن برخورد کنیم. مثل اینکه اتباع سرزمین بزرگ عثمانی دغدغهای به نام وطن نداشتهاند. با این نمایشنامه ملیگرایی و چیستی وطن مطرح میشود و همین هیجانی که در مخاطبان هست باعث میشود حکومت به این وحشت بیفتد که به علت شعارهایی که میدهند احتمالا پایهها متزلزل شده است. به این دلیل که تماشاگران متاثر از هیجانی که دارند تجربه و بین پردهها تشویق میکنند و خواهان آن هستند که مولف این نمایشنامه را ببینند. استبداد در تاریخ تئاتر عثمانی درواقع با همین نمایشنامه کلید میخورد، چون حکومت به این فکر میافتد که حالا آنها را سانسور کند. بعد سبب شد تا خود او و بسیاری از روشنفکران تبعید شوند. زمان زیادی از تولد تئاتر اروپایی در ترکیه نمیگذرد که تئاتر وطن نوشته شده است.
عاشقانهای در دل تراژدی جنگ
بهروز محمودی بختیاری دیگر سخنران این نشست بود. وی در ابتدا گفت: درواقع ما اتفاق جذابی را تجربه میکنیم که وطن یا سیلیستره به زبان فارسی ترجمه میشود. واقعیت این است که نامق کمال در تئاتر ترکیه یک موقعیت آغازگر و جریانساز مهمی دارد که شاید بشود در ادبیات نمایشی ایران آن را با میرزا فتحعلی آخوندزاده مقایسه کرد. یعنی کسی که میآید و بنیانهای چیزی را میسازد. درست است که اولین کسی که به زبان فارسی نمایشنامه نوشته میرزا آقا تبریزی است ولی اولین کسی که زمینه انتقاد اجتماعی را با نمایشنامههای خود فراهم کرده میرزا فتحعلی آخوندزاده است. به نظر میرسد «وطن یا سیلیستره» مانند یگانه تیر آرش میماند که یک نمایشنامه درخشان نوشته و با همان ماندگار شده است و مرزهای تئاتر عثمانی را گسترش داده است. این را میتوان با تیر آرش مقایسه کرد. همانطور که میبینید اسامی که در این کتاب آمده است بسیار بدیعاند. مثلا خیلی کم پیش میآید که اسم یک شهر را بر روی یک نمایشنامه بگذارند چون در گذشته نام شخصیت اصلی را بر روی نمایشنامه میگذاشتند. وقتی که نام یک محل بر روی نمایشنامه گذاشته میشود یعنی خاک مهم است و حریم و جغرافیا برجسته خواهد شد.
وی در ادامه گفت: «وطن یا سیلیستره» عاشقانهای در دل تراژدی جنگ است. تفلیس و استانبول در یک مقطعی برای نمایشنامهنویسان ما الگو و سند بودند. میرزا فتحعلیخان آخوندزاده یکی از آرزوهایش این بود که نمایشنامههایش در تفلیس بر روی صحنه برود به خاطر آنکه کارگردانی را به نوعی از مردم تفلیس آموخته و ما خیلی خوب میدانیم وقتی میرزاده عشقی از استانبول به ایران بازمیگردد و با ویرانههای ایوان مدائن مواجه میشود اپرت معروف خود «رستاخیز سلاطین ملت ایران از خرابههای مدائن» را مینویسد و این اولین اپرتی است که به زبان فارسی نوشته شده است. نمایشنامهنویسانی که ملیگرایی را در دوران رضاشاه رواج و کارهای نسبتا خوبی را هم پرورش دادند، انگیزههای خود را از حرکاتی گرفتند که در کشورهای همجوار در حال وقوع بود. علاوه بر این نمایشنامه ژانر متفکران روشنفکران در دوره پهلوی اول میشود. چون آنها گمان میکردند به رسانهای دست پیدا کردهاند که با آن بهتر میتوانند با مردم در ارتباط باشند.
متنی که همه را به وطندوستی دعوت میکند
در پایان حسن حضرتی گفت: این نمایشنامه اولین آن در تاریخ عثمانی نیست ولی بدون تردید تاثیرگذارترین و جریانسازترین بوده است. نامق کمال آدمی است که در زمان خود از لحاظ فکری و اندیشهای بسیار تاثیرگذار و جریانساز بود.
حضرتی گفت: از لحاظ فکری نامق کمال متعلق به عصر نوعثمانیان است. ایشان از ۱۸۶۴ در تاریخ عثمانی اعلام موجودیت کردند و به صورت رسمی به فعالیتهای خود توسعه دادند و تلاش جدی کردند که ساختار عثمانی را اصلاح کنند. آنها به دنبال نظام مشروطه و قانون اساسی بودند. این اتفاقات زمانی میافتد که در عثمانی ما شاهد دوران تنظیمات هستیم و تنظیماتچیها باب عالی را اداره میکنند. تنظیماتچیها در واقع دیوانسالاران بوروکراتیاند که بسیار عملگرا و بیشتر به دنبال اصلاحات نهادیاند. در این اصلاحات نهادی نمیخواهند جایگاه سلطان را تهدید کنند. آنها راس هرم قدرت را نشانه نگرفتهاند و بدنه بیشتر مورد توجه آنهاست. اما این چیزی نبود که نوعثمانیها راضی بدان باشند و راس هرم قدرت را مورد هدف قرار میدادند.
او در ادامه گفت: هیچکدام از نوعثمانیان از حیث دامنه و گستره فعالیتهای فکری و اندیشهای که مطلب بنویسد یا سخنرانی کند در اندازه نامق کمال نیست. او بسیار فرد پرنویسی است و به اشکال گوناگون مینویسد. نامق کمال تنها کسی است که در کمیسیون تهیه پیشنویس قانون اساسی مشروطه اول عثمانی بدون داشتن سمت سیاسی و به عنوان روزنامهنگار حضور دارد. او آدمی است که در این حوزه صاحب فکر و نظر است. شاید بسیاری با او مقایسه شوند، اما او در این مقایسه بدون تردید خیلی فاصله زیادی پیدا میکند. او در اصلاحگران عثمانی و طبقات بسیار تاثیرگذار مختلف بوده است. چنین آدمی متونی به جا گذاشته که میتوان درباره آن صحبت کرد. وی گفت: سلطان عبدالعزیز به سبب زمینههایی که در آن دوران وجود دارد، نسبت به نوعثمانیها بدبین است و تصور میکند که میخواهند او را از خلافت برکنار کنند. البته سرانجام هم چنین کردند. این نمایشنامه در چنین شرایطی نوشته میشود.
حضرتی در پایان گفت: این متنی است که همه را به وطندوستی دعوت میکند. گاهی اشتباه میشود و این متن را به ترکگرایی متهم کردهاند. در آن زمان به هیچ عنوان اینگونه نیست. در نظر داشته باشیم که وطن در ادبیات کهن و پیشامدرن به معنای خانه است و کشور نیست. شاید از این نمایشنامه است که وطن از خانه به کشور تغییر معنا میدهد. ناسیونالیسم به معنای ملتگرایی از نوعثمانیها آغاز شد و برای اولین بار مفهوم ملت را آنها به کار بردند. گمان میکنم هر کسی اگر در شرایط فعلی هم این متن را بخواند درخواهد یافت که گویا این نمایشنامه برای شرایط امروز ایران نوشته شده است.

۲۵۹










