خبرگزاری مهر، گروه استانها: صبح هنوز کامل روشن نشده بود، اما کهف الشهدای بیرجند از همان لحظههای نخست، حالهوای یک روز عادی را نداشت.
انگار که زمین خودش را آماده میکرد برای استقبال از شش مهمان آسمانی؛ شش دلاور گمنامی که سالها در سکوت و بینشانی زیر آفتاب و باد و خاک آرمیده بودند.
جمعیت آرامآرام از هر سمت میرسید. برخی با چادرهای مشکی و چهرههایی که اشک، آنها را نورانیتر کرده بود.
برخی با چفیههایی بر گردن، نگاهشان پر از خاطراتی که معلوم نبود از کدام سال و کدام جبهه هنوز در دلشان زنده مانده و جوانهایی که شاید هیچوقت جنگ را ندیده بودند، اما پا به پای مردم آمده بودند.
انگار رشتهای نامرئی میان نسلها وجود داشت که همه را در این روز کنار هم جمع کرده بود.
مردم تابوت شهدای را چون نگینی در آغوش گرفته بودند.
روی تابوت شهدا هم دل نوشته زیاد بود. از «الهم عجب لولیک الفرج تا خدایا مرا پاکیزه بپذیر» را در میان نوشتههای روی پیکر شهدا میتوان دید.
لحظهای که تابوتهای پوشیده به پرچم سهرنگ کشور از کهفالشهدا بیرون آورده شدند تا به سمت میدان ابوذر تشییع شوند، موجی از سکوت، بعد بغض، و نهایتاً صدای یا حسین در میان جمعیت پیچید.
صدایی که نه از حنجره از اعماق دلها بیرون میآمد، صدایی که نه برای عزاداری، که برای احترام و دلدادگی بود.
پیکرها روی دستان مردم حرکت میکردند؛ آرام، سبک، اما در نگاه همه، سنگینتر از کوه… انگار هر تابوت، تمام تاریخ یک ملت را در خود حمل میکرد.
صدای دمام زنی هم بلند بود. جمعیت به میانه مراسم تشییع که رسید صدای نوای کجایید ای شهیدان خدایی در میان جمع پیچید.
هر کسی که در مسیر میایستاد، دست بر سینه میگذاشت و احترام میکرد.
برخی گلهای نرگس روی تابوتها میانداختند که با حرکت جمعیت آرام به زمین میافتاد و میان قدمهای مردم پخش میشد.
لحظهای که تابوتها برای ادامه مسیر آماده میشدند، نسیمی خنک از سمت کوهها وزید. پرچمها تکان خوردند، صداها آرامتر شد و همه حس کردند که این شش شهید گمنام، پس از سالها غربت، بالاخره به خانه رسیدهاند.
به میدان ابوذر که رسیدند نوای یا حیدر تمام میدان را پر کرد.
مردم خواهرانه و برادرانه شهدا را تشییع کردند و غربت این شهدا را با غربت اباعبدالله گره زدند.
مراسم فقط تشییع نبود؛ یک درس بود، یک بیداری، یک یادآوری که قهرمانان این خاک هیچوقت فراموش نمیشوند.
شهر آن روز، با تمام شلوغیاش، با همه اشکها و صلواتها، فقط یک پیام داشت و آن هم این بود که «به خانه خوش آمدید ستارههای بینام… دیر آمدید، اما زمین مشتاق بود؛ دلها نیز.
گفتنی است از این ۶ شهید گمنام یک شهید در توانبخشی حضرت علی اکبر (ع) و یک شهید در بوستان الهیه بیرجند دفن میشود.










