به گزارش همشهری آنلاین، نوزدهمین جشنواره سینما حقیقت از ۱۸ تا ۲۴ آذر در سینما پردیس سینمایی ملت برگزار شد. برنامه این هفته کات تلویزیون همشهری مروری بر بعضی از فیلمهای نمایش داده شده در این جشنواره بود و مسعود فراستی و سعید قطبی زاده نظراتشان را در باره این فیلمها مطرح کردند:
آگیرا، محمد صادق اسماعیلی
مسعود فراستی: دور از سانتیمانتالیسم
- «آگیرا» در جست وجوی حقیقت است. یک پسر ۲۰ ساله به این نتیجه میرسد که من که هستم؟ پدر و مادرم که هستند؟ در این دنیا چه کاره هستم؟ موضوع خیلی تراژیک است.
- به نظرم بعضی جاها دوربین دیگر مستند نیست. دارد روایت میکند. قصه تعریف میکند. این به نظرم مشکل کار است.
- سوژه و شخصیت اصلی مستند بسیار خوب است. برای ما قصه زندگیاش را میگوید. آمادهایم که از چشمش اشک جاری شود، اما نمیشود. یعنی سوژه میطلبد که به دام سانتیمانتالیسم بیفتد، اما نمیافتد و این جای تبریک دارد.
- پایان نه خوش است و نه تراژیک. خیلی خطر افتادن به دام روشنفکری به فیلم نزدیک بوده، اما از آن عبور کرده است.
- مستند سرپایی است و به نظرم بهترین فیلم مستند جشنواره سینما حقیقت است.
سعید قطبیزاده: یک مستند دقیق و حسابشده
- وقتی یک نفر که خودش کارگردان است، تهیهکننده یک مستند جسورانه میشود، جای تبریک دارد. تهیهکننده با درک دشواریهای کارگردانی میتواند یاریرسان باشد. آگیرا به نسبت سایر مستندهای جشنواره تکلیفش با خودش روشن بود. آغاز و میانه و پایان درستی داشت و جهتگیری مستندساز دقیق و حسابشده بود. فقط یک واقعیت را مصور نکرده بود، در آن مداخله کرده بود. نه برای قلب واقعیت برای تحقیق در باره واقعیت. دوربین جسور است. چیزی که روی آن انگشت میگذارد هیاهو ساز پروپاگاندا نیست. یک مسئله تاریخی هویتی جدی است.
راش، نیما مهدیان
مسعود فراستی: عقب تر از گزارشهای تلویزیونی
- راش فیلم در باره جنگ دوازده روزه بود و اصلا فیلم خوبی نبود. آدمها مفلوک و خانه از دست داده هستند. به جای این که نشان دهد در آن زمان مردم چقدر سرشان بالا بود و چقدر خانه از دست رفت، طوری پیش میرود که انگار اسرائیل موفق شده جاهایی را بزند. هیچ مقاومتی نشان داده نشده نبود.
- به نظرم گزارشهای تلویزیونی از این فیلم جلوتر هستند. یک گزارش بی هویت با آدم دوربین به دستی که مسئله وطن و جنگ را ندارد. اصلا لایق جایزه نبود. میترسم در جشنواره فجر کلی از این دست فیلمها در باره جنگ ۱۲ روزه داشته باشیم.
سعید قطبی زاده: واقعا راش بود
- بهترین چیزی که در باره راش میتوان گفت این است که واقعا راش بود. یعنی نسخه نهایی نبود.
کابوک، جعفر صادقی
سعید قطبی زاده: مستندی بی ادعا
فیلم هیچ جایزه ای به جز جایزه مردمی نگرفته است، ولی من واقعا از دیدن این فیلم لذت بردم. یک مستند بی ادعا که خطر ادایی شدن و سانتیمانتالیسم تهدیدش میکرد. ولی به این دام نیفتاد. جاهایی حتی کمدی است. ۲ هزار پرنده به یک تکه از باغی میآیند و برای این که محصول را میخورند و فضله میاندازند، درختها بار نمیدهند. صاحب باغ سه برادرند دو تا از آنها خرده برژوا هستند و به شهر میروند و مدام هم شکل عوض میکنند و خیلی بامزه است. یک برادر دیگر بدوتر است و بیشتر به او فشار میآید. اختلاف نظر اینها و راه حلهایی که به آن میرسند و شبیه کارتونهاست واقعا با مزه بود.
واقعا مستند پرزحمتی بود و نماهای هوایی که گرفته بود، بسیار عالی بود. منتظرم که فیلم بعدی جعفر صادقی را ببنیم.
آبراه کوچکی در میان هور ساخته مرتضی پایه شناس
مسعود فراستی: کمدی عالی یک فیلم جدی
میتوانست مستند بسیار خستهکنندهای باشد، اما خوب است. حال و هوای کمدی اول فیلم عالی است. در صورتی که مسئله فیلم کاملا جدی است. فیلم شخصیتهایش را به کسانی که جبهه نرفته اند، نزدیک میکند. این قدم زدن در هور، قایق سواری و این که نباید کوچک ترین صدایی ایجاد کنند، واقعا جذاب است.
سعید قطبی زاده: امیدوارم هورالعظیم تبدیل به خاطره نشود
خیلی دلم میخواست مستندی در باره هورالعظیم ببینم. چون شنیده ام در حال خشک شدن است. به خاطر چاههای نفتی که دارند میسازند. خیلی از تالابهای ما دارند تبدیل به خاطره میشوند. امیدوارم این اتفاق در باره هورالعظیم نیفتد.









