هاشمیان: وقتی من آمدم هیچکس به ایران نمی‌آمد

به گزارش ورزش سه، وحید هاشمیان که حدود دو ماه قبل از هدایت پرسپولیس برکنار شد، شب گذشته در برنامه شب‌های فوتبالی حاضر شد تا درباره دوران حضور خود در جمع سرخ‌ها صحبت کند. او در بخشی از این گفتگو درباره نحوه پیوستن خود به این تیم صحبت کرد و تاکید داشت در مقطعی حاضر به پذیرش این مسئولیت شده که هیچ سرمربی خارجی به ایران نمی‌آمد. اما نکته جالب در این بخش از صحبت‌های هاشمیان این بود که او تاکید داشت یکی از اعضای هیئت مدیره پرسپولیس از همان ابتدا با انتخاب او مخالف بوده و پیش بینی کرده که این سرمربی در هفته ششم از سمت خود برکنار می‌شود.

صحبت‌های هاشمیان در این باره را می‌خوانید:

* در فوتبال ایران باید در جبهه‌های مختلف مبارزه کنی
زمانی که سرمربی می‌شوید، فشارهای زیادی روی شماست و ای کاش فشارها فقط تاکتیکی، تکنیکی و‌ تمرینی باشد. شما در فوتبال ایران که مربی می‌شوی، باید در جبهه‌های مختلف تلاش کنی و مبارزه کنی و این فشار زیادی روی مربی می‌آورد. این موضوع در کشورهای دیگر هم هست و فقط ایران نیست و در تیم‌هایی مثل رئال مادرید و لیورپول همیشه این فشارها وجود دارد. این آدرنالین و استرس از زمانی که چشم باز کردم و توپ دستم بود، در من وجود داشته است؛ زمانی که بازی می‌کردیم، باید خوب بازی می‌کردیم و در آلمان و در رقابت سنگین باید مبارزه می‌کردیم، فیکس می‌شدیم، تلاش می‌کردیم جایمان را نگه داریم، قراردادمان را تمدید کنیم و پس از وارد کار مربیگری شدیم و به این خاطر عشق ما فوتبال است. شاید از بیرون خیلی سخت باشد اما وقتی به کارت علاقه داری، خیلی چیزها ساده‌تر است.

* دیر یاد گرفتم که باید دفاع کنم
بعد از بازی هشتم تازه یاد گرفتم باید دفاع کنم اما دیر شده بود، چون آدم وقتی دفاع می‌کند که می‌داند حریفش کیست. وقتی نمی‌داند، خیلی سخت است. البته من می‌دانستم اما فکر نمی‌کردم آدم‌ها انقدر بد باشند. انشاالله آخر فصل یک صحبت کلی می‌کنم، الان که از تیم بیرون آمده‌ام درست نیست بگویم چه افرادی بودند. هر چند من فکر می‌کنم عوامل خیلی زیادی وجود داشت.

* هفته چهارم شعارهای حیا کن، رها کن شروع شد
هفته دوم که سپاهان را بردیم، سپاهان خوب بازی کرد و موقعیت‌های خوبی داشت و ما هم در همان بازی موقعیت‌های ‌خوبی داشتیم و خیلی خوشحالم که آقای نویدکیا در سپاهان نتیجه می‌گیرد تا حداقل چند نفر از افرادی که فوتبالیست بودند و اخلاق خوبی داشتند، بتوانند در مربیگری ادامه بدهند. ما هفته دوم سپاهان را بردیم و هفته چهارم با بطری شعارهایی آمد که "هاشمیان حیا کن، پرسپولیسو رها کن". من آنجا فهمیدم که این اتفاقات عادی نیست. هفته چهارم بود که ما هیچ باختی نداده بودیم و رقبای ما که سرمایه‌گذاری بیشتری کرده بودند، باخت‌های سنگین‌تری داده بودند. من آنجا فهمیدم که با یک نفر طرف نیستم، با یک مجموعه طرف هستم و هدفمند بوده است.

* استیلی پیشنهاد یک تیم لیگ برتری را به من داد
آقای حمید استیلی شاهد هستند؛ یک روز قبل از جنگ ۱۲ روزه با من تماس گرفت و پیشنهاد یک تیم لیگ برتری را به من داد. صحبت کردیم و به خاطر علاقه‌ای که داشت، می‌خواست من وارد فوتبال شوم؛ هیئت مدیره و مدیرعامل آن تیم با آقای استیلی صحبت کرده بودند و ایشان هم من را پیشنهاد داده بود. بعد از صحبتی که کردیم، گفتم برای من مقدور نیست که بیایم. من نام آن تیم را نمی‌گویم، چون اعتقاد دارم نباید درباره هر تیمی که احترام می‌گذارد و یک مربی را می‌خواهد، صحبت کنیم، چون نیامدن من به خاطر فکر خودم بود، وگرنه آن تیم‌ها همه تیم‌های خوبی هستند.

* دو سال قبل پیشنهادی مربیگری در پرسپولیس را داشتم
آقای استیلی در این چند وقت که من نبودم هم بارها با من تماس گرفت. حتی چند سال پیش هم باشگاه پرسپولیس با من برای کمک مربیگری بعد از تیم ملی ایران تماس گرفته بود. آن زمان هنوز معلوم نبود که آقای برانکو می‌خواهد بیاید یا شخص دیگری که پس از آن آقای اوسمار آمدند. آن زمان آقای درویش با من تماس گرفت و آقای خوردبین و آقای استیلی هم زنگ زدند. من گفتم اگر یک مربی بزرگ یا آقای برانکو بیاید، من حاضرم بیایم که این موضوع انجام نشد.

* در آن مقطع هیچ مربی خارجی به ایران نمی‌آمد
بعد از جنگ ۱۲ روزه، آقای درویش با من تماس گرفت و گفت ما دو گزینه دیگر هم داریم، می‌خواهیم شما را هم گزینه کنیم؛ آیا مایل هستید به پرسپولیس بیایید؟ من نمی‌دانم دو گزینه دیگر خارجی بودند یا داخلی اما استنباط من این بود که داخلی بودند، چون آن زمان مربی خارجی به ایران نمی‌آمد و آنهایی که بودند هم رفتم. الان را نگاه نکنید که همه می‌آیند و به قلب‌شان می‌زنند و می‌گویند ما ایران را دوست داریم، آن زمان هیچکس نمی‌آمد. آقای درویش گفتند ما در هیئت مدیره این موضوع را مطرح می‌کنیم و من دیگر هیچ اطلاعی نداشتم.

* فقط یک نفر مخالف حضور من بود 
من در همان تماس اولیه ابراز تمایل کرده بودم. چند روز طول کشید و آقای درویش ما من تماس گرفتند و گفتند هیئت مدیره توافق کرده که شما سرمربی پرسپولیس شوی. بعدها فهمیدم همه موافقت کرده بودند به جز یک نفر و یک نفر اعلام کرده و نوشته بود که من مطمئنم وحید هاشمیان هفته ششم از کار برکنار می‌شود. آن فرد هنوز هم در هیئت مدیره هست. ببینید یک اشخاصی که اکثرا هم فوتبالی نیستند چه صحبت‌هایی را مطرح می‌کنند. اگر آقای عابدینی، آقای پروین یا آقای مایلی‌کهن بودند، آدم می‌گفت اینها تجربه دارند.

* ایران را دوست دارم و منتی به وطنم نمی‌گذارم
دو سه روز بعد از توافقی که کردیم، از باشگاه پرسپولیس تماس گرفتند و گفتند ما باید اعلام کنیم، چون زیر فشار هستیم. من هیچ قراردادی نبسته بودم اما گفتم هر اتفاقی بیفتد، من قطعا روی حرفی که با شما زده‌ام و قولی که داده‌ام هستم و شما اعلام کنید. من هیچ منتی به وطنم نمی‌گذارم و ایران را دوست دارم. خیلی‌ها درآلمان گفتند چرا به ایران می‌روی؟ چند روز دیگر جنگ شروع می‌شود و شاید اصلا لیگی نباشد. من گفتم هر اتفاقی بیفتد، ادامه می‌دهم. نه تنها در پرسپولیس، اگر خاطرتان باشد در تیم ملی هم ما رئیس فدراسیون نداشتیم، هیچکس نبود، حقوق نداشتیم اما من تیم ملی را ول نکردم. از آقای ساکت سوال کنید؛ من هر روز ۹:۳۰ صبح سرکار بودم و اولین حقوقم را بعد از دو سال و ده روز گرفتم. این‌بار هم گفتم به ایران می‌روم، وطنم است و هر اتفاقی می‌خواهد بیفتد، چه اتفاقی می‌خواهد برای من بیفتد؟ ما تجربه هشت سال جنگ را داشتیم و به پشت‌بام می‌رفتیم و نگاه می‌کردیم. الان هم هیچ منتی نمی‌گذارم، فقط می‌گویم در شرایطی به ایران آمدم که هیچکس نمی‌آمد و خیلی از مربیان خارجی رد می‌کردند.