همشهری آنلاین - سیدسروش طباطباییپور: اما گروهی هم با این کار مخالفند و معتقدند که نباید پناه حیوانات بیپناه شهر باشیم، چون با این کار چرخه طبیعت را دستکاری میکنیم و فرصت همفازشدن حیوانات با طبیعت را از آنها میگیریم.
کار به حدی بالا گرفت که در یکی از همین شبهای سرد سال در لابی آپارتمان، جلسهای برپا شد.
بیشتر بخوانید:
تهران؛ شهر سیاوش!
پیشنهادهای اولیه البته شنیدنی و خندهدار بود و رد شد. اینکه روزهای زوج بیایند و روزهای فرد نه! اینکه در انتهای حیاط آپارتمان، جانپناهی برایشان دست کنیم و دیگر اینکه از آنها آزمون آمادگی جسمانی بگیریم و ضعیفها را جانپناه باشیم و قویها را از خود برانیم و خلاصه کلی پیشنهاد دیگر که هیچکدام رأی نیاورد. سخنان یکی از همسایگان که خودش را کارشناس این حوزه معرفی کرد، به دل برخی نشست. او میگفت یا باید مسئولیت کامل یک گربه را بهعهده بگیرید و صبح و ظهر و شب او را در خانه خود پذیرا باشید، یا باید مسئولیت زندگی را بهطور کامل، بهخود جناب گربه تنفیذ کنید و اجازه دهید خودش از پس چالشهای زندگی برآید.
برخی این همسایه محترم را به بیاخلاقی محکوم کردند و گروهی هم او را حامی حیاتوحش میدانستند. حتی آقایی که انگار مهمان یکی از واحدها بود و اتفاقی وارد بحث شده بود، در تأیید سخنان همسایه کارشناس میگفت که قانون طبیعت این است که ضعیفترها باید حذف شوند و قویترها باید بمانند و با پناهدادن به جناب گربه، این چرخه با اخلال مواجه میشود و ماندن ضعیفترها، باری میشود برای طبیعت شهر که گروه مخالف با سروصدا، از مهمان پذیرایی کردند و او را فراری دادند.
فردای آن شب پرچالش، انتشار عکسی در گروه همسایگان، فصلالخطاب بحث شد و تکلیف همه را مشخص کرد؛ تصویر گربهای تپل و پشمالو که در سردترین شب زمستانی سال، روی کاپوت ماشین بنده لمیده و صدای خر و پفش، حیاط آپارتمان را برداشته بود!









