فاطمه محروق ۶ دیماه، در نشست بررسی ابعاد مختلف پرونده هستهای ایران در دانشگاه فردوسی مشهد که با حضور اساتیدی از گروههای حقوق، روابط بینالملل، فیزیک و زمینشناسی برگزار شد، با بیان اینکه موضوع «فناوری هستهای و راهبرد ملی» بحثی است که ما را وارد حوزههایی چون روابط بینالملل، بازدارندگی هستهای، امنیت ملی و نسبت آن با توسعه میکند، اظهار کرد: این مباحث، فراتر از جنبههای فنی، پیامدهای عمیقی در سطح راهبردی و سیاستگذاری دارند.
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد، با اشاره به اینکه در سطح افکار عمومی، نخستین پرسشی که معمولاً مطرح میشود این است که آیا ایران باید به سمت ساخت سلاح هستهای حرکت کند یا خیر، بیان کرد: همین سؤال، مبنای شکلگیری گفتمانهای متعددی در سطح آکادمیک، نخبگانی و کلان شده است. پیش از ورود به این چالشها، لازم است چارچوب نظری و راهبردی کشور در این زمینه روشن شود.
محروق اضافه کرد: در سطح راهبرد ملی، تکلیف مشخص است. بر اساس فتوای مقام معظم رهبری، ساخت، نگهداری و بهکارگیری سلاح هستهای حرام اعلام شده است. بنابراین، راهبرد رسمی جمهوری اسلامی ایران حرکت نکردن به سمت سلاح هستهای است. با این حال، چالشها و مناقشات نظری در داخل کشور و در عرصه روابط بینالملل همچنان مطرحاند و نیاز به بررسی دارند.
وی با اشاره به اینکه یکی از مباحث اصلی در روابط بینالملل این است که آیا بازدارندگی هستهای الزاماً به ثبات و امنیت میانجامد یا خیر، خاطرنشان کرد: برخی نظریهپردازان معتقدند حتی گسترش محدود سلاح هستهای میتواند به ثبات منجر شود و الزاماً به بیثباتی نظام بینالملل نمیانجامد. در این دیدگاه، تهدید اصلی نه از سوی کشورهای کوچک، بلکه از جانب قدرتهای بزرگ هستهای است.
محروق با بیان اینکه قدرتهای بزرگ، به دلیل برخورداری از توان نظامی و سیاسی گسترده، بیشترین قابلیت ریسکپذیری را دارند، افزود: اینها بدون هراس میتوانند وارد منازعه شوند. در مقابل، تجربه کشورهایی مانند هند و پاکستان نشان میدهد که بازدارندگی هستهای میان بازیگران منطقهای، در مواردی به بقای دولتها و نوعی خویشتنداری متقابل انجامیده و الزاماً بیثباتی ایجاد نکرده است، اما در عین حال، بازدارندگی هستهای آنها لزوماً به امنیت داخلی و توسعه منجر نشده است.
وی با بیان اینکه در مورد تسلیحات هستهای، تمرکز اصلی بر بازدارندگی و کنترل قرار دارد، گفت: بازدارندگی بهمعنای جلوگیری از جنگ از طریق ایجاد ترس از هزینههای سنگین است. این مفهوم بیش از آنکه صرفاً نظامی باشد، اثر روانی دارد. طرف مقابل باید به این جمعبندی برسد که هرگونه حمله، با پاسخی سخت و پرهزینه مواجه خواهد شد. اگر میان گفتار و رفتار یک کشور تناقض وجود داشته باشد، اعتبار بازدارندگی آن تضعیف میشود.
این تحلیلگر مسائل بینالملل با بیان اینکه در حوزه بازدارندگی هستهای، تفاوت مهمی میان قدرتهای بزرگ و سایر کشورهای هستهای وجود دارد، بیان کرد: قدرتهای بزرگ از بازدارندگی گسترده و آنی برخوردارند، اما سایر کشورها بازدارندگی حداقلی دارند که بیشتر معطوف به اهداف تاکتیکی و خطوط تدارکاتی است. اثربخشی این نوع بازدارندگی، بهویژه در سلاحهای هستهای تاکتیکی، همچنان محل بحث است.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد اضافه کرد: تجربه جهانی نشان میدهد که «ایران هستهای» بدون توسعه همهجانبه امکانپذیر نیست. توسعه، مؤلفه اصلی رقابت میان دولتهاست و دانشگاه، کانون این توسعه است. ایران منابع لازم را دارد، اما چالش اصلی، نبود اراده منسجم و اجماع نخبگانی است. بدون توسعه همهجانبه، حتی توانمندیهای هستهای نیز بهدرستی قابل استفاده نخواهند بود.
برجام باعث شد دنیا حقوق هستهای ما را به رسمیت بشناسد
در ادامه سیدحسین موسویفر، عضو هیات علمی گروه حقوق جزا و جرمشناسی دانشگاه فردوسی مشهد نیز با بیان اینکه در منشور ملل متحد، سازوکاری تحت عنوان «خلع سلاح» پیشبینی شده و کمیسیون خلع سلاح یکی از کمیسیونهای دائمی و اصلی این نظام است، اظهار کرد: فلسفه شکلگیری این نهاد، جلوگیری از وقوع جنگ جهانی سوم بود و آرمان کلی آن، خلع سلاح عمومی دولتهاست. نظام ملل متحد اساساً با این هدف شکل گرفت که قدرت مهار شود و خشونت در قالب قانون قرار گیرد.
وی با اشاره به ناکامی سازمان ملل در مهار خشونت، بیان کرد: در همین چارچوب، حدود هفت تا ۱۰ سال پس از تأسیس سازمان ملل متحد، سازوکاری خارج از این نظام ایجاد شد؛ یعنی آژانس بینالمللی انرژی اتمی که این نهاد نه یک سازمان تخصصی ذیل ملل متحد، بلکه یک «سازمان مرتبط» است و اساسنامهاش عمداً خارج از فرآیند مجمع عمومی تنظیم شد. هدف از این جداسازی، ایجاد نظامی خاص برای کنترل فناوری هستهای بود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در این نظام، پنج کشور دارنده سلاح هستهای تا اول ژانویه ۱۹۶۷ مشروعیت انحصاری یافتند، گفت: این کشورها خود را پلیسهای هستهای جهان معرفی کردند و هر کشوری خارج از این دایره، باید تحت نظارت آنها قرار میگرفت. به این ترتیب، رژیمی موازی با شورای امنیت شکل گرفت که از منظر حقوقی، ماهیتی تبعیضآمیز و محل مناقشه دارد.
موسویفر با بیان اینکه پیش از انقلاب نیز ایران بهدنبال فناوری صلحآمیز هستهای بود، افزود: تفاوت اصلی در این است که پیش از انقلاب، این مسیر با حمایت غرب همراه بود و پس از انقلاب با تحریم و فشار و خصوصا از سال ۱۳۸۱ و با ادعای آلودگی خارجی وارد فاز بحران شد. در نهایت مشخص شد منشأ این آلودگی، تجهیزات وارداتی دستدوم بوده است.
وی ادامه داد: با این وجود، آژانس پروندهای فنی را به پروندهای امنیتی تبدیل کرد و مسیر تحریمها هموار شد. تلاشها برای حلوفصل این مسئله، از توافق سعدآباد تا برجام، ادامه یافت. برجام با همه نقدهای وارد بر آن، دو دستاورد مهم داشت؛ بهرسمیت شناختن چرخه سوخت ایران و مختومه شدن تمام پروندههای ادعایی آژانس.
تغییر تمرکز هستهای دنیا از رآکتورهای بزرگ به ماژولارها
نیما قلعه، عضو هیات علمی گروه فیزیک دانشگاه فردوسی مشهد نیز در بخش دیگری از این نشست، با بیان اینکه کاربردهای فیزیک هستهای به دو دسته اصلی انرژی و غیرانرژی تقسیم میشود، اظهار کرد: در حوزه انرژی، تولید برق هستهای مهمترین کاربرد است. یک نیروگاه هستهای معمولی مانند نیروگاه بوشهر سالانه حدود ۲۰ تا ۳۰ تن سوخت مصرف میکند که عمدتاً اکسید اورانیوم است. مقدار اورانیوم-۲۳۵ موجود در این سوخت تنها چند درصد است، اما همین مقدار اندک معادل مصرف میلیونها تن سوخت فسیلی برای تولید برق خواهد بود. البته تولید انرژی هستهای چالشهایی نیز دارد؛ از جمله هزینه بالای ساخت و نگهداری، مدیریت پسماندهای رادیواکتیو و احتمال بروز حوادث هستهای، هرچند این موارد با فناوری و نظارت قابل کنترل هستند.
وی با تأکید بر اینکه در کنار انرژی، کاربردهای غیرانرژی فیزیک هستهای اهمیت بسیار زیادی دارند، افزود: در پزشکی، از تابش برای تصویربرداری، تشخیص و درمان استفاده میشود. فناوریهایی مانند رادیولوژی، پت، اسپکت و انواع رادیوتراپی امروزه نقش کلیدی در تشخیص و درمان سرطان دارند. این روشها امکان هدفگیری دقیق نواحی بیمار و کاهش آسیب به بافت سالم را فراهم کردهاند. در برخی مراکز کشور نیز این فناوریها بهصورت فعال در حال استفاده هستند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در کشاورزی و صنعت نیز کاربردهای گستردهای وجود دارد، افزود: برخلاف تصور برخی، فناوری هستهای به بنبست نرسیده است. تمرکز جهانی از راکتورهای بزرگ به سمت راکتورهای کوچک و ماژولار (SMR) در حال حرکت است. این راکتورها قابلیت حمل، نصب در محل و استفاده در شهرکهای صنعتی یا مناطق دورافتاده را دارند. در حوزه پزشکی نیز روشهای پیشرفتهتری مانند پروتونتراپی و سامانههای تصویربرداری ترکیبی توسعه یافتهاند که دقت درمان را بهطور چشمگیری افزایش دادهاند.
قلعه با اشاره به اینکه هوش مصنوعی نیز در سالهای اخیر وارد حوزه هستهای شده و در تحلیل دادهها، شبیهسازی و بهینهسازی نقش مهمی ایفا میکند، بیان کرد: از نظر آموزش و اشتغال، فیزیک و مهندسی هستهای در ایران ظرفیتهای قابلتوجهی دارند. دانشگاههای بزرگ کشور تا مقطع دکتری در این حوزه فعال هستند و فرصتهای شغلی متنوعی از دانشگاه و پژوهشگاه تا بیمارستان، صنعت و نیروگاه وجود دارد. با این حال، تأکید بیش از حد بر مقالهمحوری و کمتوجهی به مهارتهای میدانی از چالشهای جدی است.
تلاشهای ما در حوزه هستهای، نتایج عملی و ملموسی داشته است
در ادامه رضا قرائی، دیگر عضو هیات علمی گروه فیزیک دانشگاه فردوسی مشهد نیز با اشاره به اینکه فیزیک هستهای علمی نظری است، اظهار کرد: بسیاری از نکاتی که پیش از این بیان شد، در فیزیک هستهای نظری تقریباً بدون محدودیت قابل پیگیری است. برخلاف حوزههای کاربردی مانند رآکتور که نیازمند زیرساخت فیزیکی، ساخت و بهرهبرداری هستند، در فیزیک هستهای نظری ما میتوانیم تا مرزهای دانش پیش برویم. برای مثال، مطالعه همجوشی هستهای عمدتاً به دانش علمی و توان محاسباتی نیاز دارد؛ ظرفیتی که خوشبختانه در کشور ما بهراحتی قابل فراهم شدن است.
وی ادامه داد: به همین دلیل، حتی اگر در برخی حوزههای کاربردی با محدودیتهای ملی یا اجرایی مواجه باشیم، در حوزه نظری میتوان کاملاً با نگاه بینالمللی حرکت کرد و حتی وارد رقابت علمی با پژوهشگران طراز اول جهان شد. البته واقعیت این است که در فضای علمی امروز، با نوعی فاصله گرفتن از کارهای عمیق و بنیادین مواجهایم و فعالیتها گاهی سطحی میشود؛ در حالی که پیشرفتهای جهانی همچنان بر پایه کارهای عمیق، گروهی و بلندمدت شکل میگیرد. با وجود این محدودیتها، مدلها و چارچوبهای علمی لازم در کشور وجود دارد و میتوان مباحثی مانند همجوشی و مدلهای هستهای را بهصورت جدی دنبال کرد و به درک روشنی از وضعیت علمی جهان در سال ۲۰۲۵ و چشمانداز آینده رسید.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه حوزه دوم که طی ماههای اخیر بهطور جدی وارد آن شدهایم، کاربرد پرتوها در فناوریهای هستهای است، بیان کرد: نگاه من در این بخش، تمرکز بر کاربردهای واقعی و ملموس فیزیک هستهای است؛ نگاهی متفاوت از تصور رایج که فیزیک هستهای را صرفاً معادل رآکتور، نیروگاه و مسائل پرچالش میداند. امروز کاربرد پرتوها در حوزههایی مانند کشاورزی، صنایع غذایی و پزشکی به مرحلهای رسیده که کاملاً در متن زندگی مردم قابل مشاهده و لمس است.
وی با تأکید بر اینکه ما به نقطهای رسیدهایم که میتوان گفت این همه دغدغه و تلاش در حوزه هستهای، خروجی عملی و ملموس داشته است، گفت: از آفتزدایی محصولات کشاورزی گرفته تا افزایش ماندگاری و کیفیت مواد غذایی، همه با فناوری هستهای قابل حل است. امروز خوشبختانه در سطح کشور و حتی استان به مرحله اجرای پروژههایی در این زمینهها نزدیک شدهایم. در مشهد نیز حدود یک سال است که این حوزه راهاندازی شده، هرچند هنوز به مرحله بهرهبرداری رسمی نرسیدهایم.
عضو هیات علمی گروه فیزیک دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به وجود ظرفیتهای بسیار خوب در زمینه فیزیک هستهای در دانشگاهها، افزود: مجموع این تجربهها، نوید روزهای بسیار خوبی را برای حوزه پرتودهی میدهد. امیدواریم بتوانیم شهرکهای پرتودهی را در شهرها و در سطح کشور راهاندازی کنیم، گمرکهای پرتویی ایجاد شود و از فناوریهایی مانند شتابدهندههای الکترونی و سامانههای مبتنی بر مایکروویو بهره ببریم و این مسیر به نتیجه برسد.
بدون شناسایی منابع، صنعت هستهای معنا ندارد
در ادامه زهرا اعلمینیا، عضو هیات علمی گروه زمینشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، با بیان اینکه ما در ابتدای چرخه سوخت هستهای قرار داریم، اظهار کرد: اگر مواد خام اولیه در داخل کشور وجود نداشته باشد، طبیعتاً صنعت هستهای معنا پیدا نمیکند. بنابراین شناسایی دقیق و کافی منابع، اهمیت راهبردی دارد.
وی با اشاره به اینکه یک نیروگاه هستهای برای یک سال فعالیت، به جای مصرف حدود یک میلیون بشکه نفت، تنها به ۲۵ تا ۳۰ تن سوخت اورانیوم با غنای حدود ۳.۵ تا ۵ درصد نیاز دارد، بیان کرد: این همان «جادوی تراکم انرژی» است که سالهاست انرژی اتمی دنیا به دنبال آن است.
عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه ما در کشور منابع اورانیوم زیادی خصوصا در اختیار بخش خصوصی داریم، بیان کرد: اما از آنجا که ثبت و بهرهبرداری از محدودههای اورانیوم در اختیار سازمان انرژی اتمی است، معمولاً شرکتهای خصوصی در گزارشهای خود دادههای اورانیومی را حذف میکنند. همین موضوع باعث شده است شفافیت دادههای اورانیومی در کشور کاهش یابد.
اعلمینیا با بیان اینکه قزاقستان نمونه موفقی در دنیا است و نزدیک به نیمی از اورانیوم جهان را تأمین میکند، افزود: عیار اورانیوم آنها عمدتاً متوسط است و از نوع رسوبی، با پیچیدگی زمینشناسی کم. برخلاف تصور، این کشور اورانیومهای بسیار پرعیار ندارد، اما گستردگی لایهها باعث اقتصادی شدن استخراج شده است. در دنیا، عیارهای بالای یک درصد بسیار نادرند و عمدتاً در کانادا و استرالیا دیده میشوند. پس از آن، عیارهای متوسط حدود ۰.۲ تا ۱ درصد قرار میگیرند که کشورهایی مانند قزاقستان، نامیبیا و مغولستان در این دستهاند. ایران نیز عمدتاً در رده عیارهای پایینتر قرار میگیرد، اما این بهمعنای بیارزش بودن منابع نیست.
وی ادامه داد: در میان همسایگان، عربستان برنامهای بلندپروازانه با چین برای استخراج اورانیوم از فسفاتها دارد. افغانستان منابع خوبی از اورانیوم و عناصر نادر خاکی دارد، اما به دلیل نداشتن چرخه کامل سوخت، فعلاً روی آن متمرکز نیست. عراق نیز نشانههایی از اورانیوم دارد، اما اولویت آن نفت و گاز است. ترکیه منابع اورانیوم با عیار متوسط و زمینشناسی پیچیده دارد و بهجای آن روی توریوم سرمایهگذاری کرده است. پاکستان نیز معادنی با عیار پایین دارد و بخشی از اورانیوم خود را وارد میکند. هند تنوع خوبی از منابع رسوبی، آذرین و دگرگونی دارد؛ مشابه آنچه ما در ایران داریم.
عضو هیات علمیگروه زمینشناسی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه در ایران، مناطق امیدبخشی مانند ساقند یزد، ناریگان بافق، گچین بندرعباس، پهنههای فسفاتی، منابع توریوم و حوزههای رسوبی گسترده دشت کویر وجود دارد، گفت: حتی در زونهای دگرگونی مرکزی کشور و مناطقی مانند انارک، نیشابور و سنگان شواهد خوبی گزارش و مقالات علمی آن منتشر شده است. بنابراین، برخلاف برخی تصورات، ایران از نظر ذخایر دست خالی نیست.
انتهای پیام









