به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در میانه نوسانات شدید بازار ارز و جهش بیسابقه دلار به کانالهای تازه، فضای اقتصادی کشور بیش از پیش در انتظار تحولات کلیدی در بانک مرکزی است. محمدرضا فرزین، رئیس کل این نهاد، گویا در آستانه خروج از سمت خود قرار دارد و هنوز هیچ موضع رسمی از سوی بانک مرکزی یا دولت درباره این تغییر منتشر نشده است. همین سکوت و ابهام باعث شده تا گمانهزنیها در محافل اقتصادی و رسانهها به اوج برسد و پرسشهای جدی درباره آینده سیاستهای پولی و مسیر بازارها مطرح شود.
در چنین فضایی، پرسش اصلی این است که چه کسی کلید سکانداری ساختمان شیشه ای میرداماد به دست خواهد گرفت و آیا فرد جدید توانایی مدیریت بحرانیترین بازارهای کشور را خواهد داشت یا خیر. نام چهرههای شناخته شدهای چون همتی، دیواندری و رحمتی در رسانهها و محافل اقتصادی برای تصدی این پست حساس مطرح شده است، اما هنوز هیچ گزینهای قطعی نیست و همه چیز در هالهای از ابهام قرار دارد. این شرایط، انتظارها برای اعلام تصمیم نهایی دولت و واکنش بازارها را دوچندان کرده است.
بازار ارز که طی ماههای اخیر روند صعودی قابل توجهی را تجربه کرده، همراه با تورم فزاینده و فشارهای اقتصادی، حساسیتها نسبت به هر تصمیم مدیریتی در بانک مرکزی را افزایش داده است. فعالان اقتصادی، واردکنندگان و حتی مردم عادی، چشم به تغییرات احتمالی دوختهاند و این شایعات، موج جدیدی از تحلیلها و گمانهزنیها درباره اثر سیاستهای پولی بر ثبات بازارها ایجاد کرده است.
با وجود این، هنوز مشخص نیست فرد جایگزین چه رویکردی در پیش خواهد گرفت و تا چه حد میتواند بازارهای ناپایدار را آرام کند. در این شرایط، هر تغییر مدیریتی نه فقط نمادین، بلکه میتواند پیامدهای واقعی بر دلار، طلا، تورم و حتی اعتماد عمومی به سیاستهای اقتصادی کشور داشته باشد. در این فضای پرابهام و حساس، تصمیمات دولت درباره بانک مرکزی اهمیت حیاتی پیدا کرده و همه نگاهها معطوف به روزهای آینده است تا مشخص شود چه کسی بانک مرکزی را تحویل میگیرد و آیا قادر است در برابر بحرانهای ارزی و اقتصادی کشور تابآوری نشان دهد.
سعدوندی: رئیس بانک مرکزی باید دقیقاً جراح مغز اقتصاد باشد
در همین رابطه؛ علی سعدوندی، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین با اشاره به تجربههای گذشته توضیح داد که تاکنون هیچ رئیس بانک مرکزی در ایران هم اقتصاد کلان و هم اقتصاد پولی را بهخوبی نشناخته و با مکانیزم بانکداری و حکمرانی آشنا نبوده است.
وی افزود: «در کشور ما به ندرت افرادی از خود بانک مرکزی به ریاست آن منصوب شدهاند و اغلب کسانی که انتخاب میشوند با مباحث روز سیاستگذاری پولی و نظارت بانکی آشنا نیستند. نمونه مشخص آقای فرزین است که در بانک ملی دستاورد قابل توجهی نداشت و اکنون در بدترین شرایط تحت تحریم و جنگ، سکاندار بانک مرکزی است.»
سعدوندی تأکید کرد که تجربههای گذشته نشان داده وقتی روسای قبلی بانک مرکزی جابجا شدند، مانند آقای فرزین یا آقای صالحآبادی، هیچ تغییر خاصی در بازار رخ نداده است. او این موضوع را با مثال جراحی مقایسه کرد: «این کار تخصصی است؛ مثل جراحی مغز است. اگر جراح پلاستیک بخواهد جراحی مغز انجام دهد، بیمار فوت میکند. رئیس بانک مرکزی باید دقیقاً جراح مغز اقتصاد باشد.»
او همچنین به تجربه سایر کشورهای در حال توسعه اشاره کرد و گفت: «در این کشورها تغییر رئیس بانک مرکزی وقتی مؤثر است که رئیس جدید اقتدار داشته باشد، مستقل باشد و نتوانند بر او اعمال نفوذ کنند. در این صورت میتواند نرخ تورم و قیمتها را کنترل کند. نمونه موفق خانم الویرا نابیولینا در روسیه است که با حمایت رئیسجمهور توانست نرخها را کنترل کند.»
در مورد مسیر بازار ارز، طلا و تورم تا پایان سال، سعدوندی خاطرنشان کرد که طی سالهای گذشته ذخایر ارزی کشور تخلیه شده و نظارت بانکی نیز عملاً متوقف شده است. او تأکید کرد که اگر رئیس جدید همان سیاستهای فعلی را ادامه دهد، نرخ تورم و دلار همچنان بالا خواهد بود و وضعیت اقتصادی بهبود نمییابد.
او درباره نقش بانک مرکزی نسبت به سایر نهادها توضیح داد که همه نهادها در بهبود بازارها نقش دارند، اما نقش بانک مرکزی اهمیت بیشتری دارد، زیرا سیاستگذار پولی است. سیاستگذار بودجه نیز باید وزارت اقتصاد باشد، اما در شرایط فعلی اصلاحات لازم از این مسیر انجام نمیشود.
بیشتر بخوانید؛
ویژگیهای لازم برای رئیس جدید بانک مرکزی
سعدوندی ویژگیهای لازم برای رئیس جدید بانک مرکزی را سه مورد اصلی دانست و گفت: آشنایی کامل با مسائل پولی و بانکی، آشنایی با مسائل حاکمیتی و نظارتی و تجربه مدیریتی در بانکداری سه ویژگی مورد نیاز است.
او در پایان تصریح کرد: «رئیس بانک مرکزی باید واقعاً جراح مغز اقتصاد باشد، نه کسی که صرفاً از کنار دانشکده اقتصادی رد شده باشد. انتخاب افراد بدون تخصص کافی، میتواند باعث شکست سیاستهای پولی و اقتصادی کشور شود.»
۲۲۳۲۲۴






