گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی و هشدار راهبردی برای ایران
گزارش اخیر آژانس بینالملل اتمی درباره برنامه هستهای ایران در فاصله 10 روز مانده به نشست شورای حکام، حاوی اتهاماتی تکراری علیه جمهوری اسلامی ایران است. اما اهمیت گزارش در این است که اولا اتهامات علیه ایران، زمینه را برای صدور قطعنامه علیه ایران در نشست آتی شورای حکام را فراهم میکند و ثانیا موضوع هستهای ایران را (حتی پس از بمباران سایتهای نطنز و اصفهان توسط آمریکا) به عنوان یک تهدید بزرگ امنیتی زنده نگه میدارد.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
گزارش اخیر آژانس بینالملل اتمی درباره برنامه هستهای ایران در فاصله 10 روز مانده به نشست شورای حکام، حاوی اتهاماتی تکراری علیه جمهوری اسلامی ایران است. اما اهمیت گزارش در این است که اولا اتهامات علیه ایران، زمینه را برای صدور قطعنامه علیه ایران در نشست آتی شورای حکام را فراهم میکند و ثانیا موضوع هستهای ایران را (حتی پس از بمباران سایتهای نطنز و اصفهان توسط آمریکا) به عنوان یک تهدید بزرگ امنیتی زنده نگه میدارد.
در این گزارش آمده است که ایران تنها کشور عضو «انپیتی» است که ذخیره اورانیوم 60درصدی دارد و از آن ذخیره میتواند در مدت کوتاهی سلاح هستهای بسازد. همچنین در گزارش آمده است که آژانس نمیتواند درباره وجود یا عدم وجود اورانیوم غنیشده راستیآزمایی کند. گزارش تلویحا این پیام را صادر میکند که ممکن است اورانیوم غنیشده 60 درصد در بمباران سایتهای نطنز و اصفهان آسیب ندیده باشند و همچنین حاوی این پیام است که ایران میتواند با سرعت به سمت ساخت سلاح هستهای برود. پیشتر نیز گروسی در مصاحبهای از بنبست مذاکرات هستهای با آژانس ابراز نگرانی کرده بود.
این گزارش از چند رو باید به عنوان نقطه عطف جدیدی در رابطه میان ایران و غرب در نظر گرفته شود:
1. گزارش جدید، با وجود ادعای آمریکا و اسرائیل مبنی بر تبدیل طلوع هستهای به غروب هستهای پس از جنگ 12روزه ادعا میکند ایران بهسرعت میتواند به بمب دست یابد؛ پس «تهدید ایران» در گفتمان امنیت بینالملل را زنده نگه میدارد.
2. گزارش جدید ابزار لازم را برای تصویب قطعنامه ضد ایران در شورای حکام فراهم میکند و پیشبینی میشود این قطعنامه در روز ۳۰ آبان ۱۴۰۴ علیه ایران صادر شود.
3. قطعنامه ضدایرانی در روز ۳۰ آبان، مقدمهای برای ارسال پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل طی چند ماه آینده خواهد شد. درست مانند مسیری که شورای حکام در سال ۲۰۰۶ طی کرد و نتیجه آن صدور شش قطعنامه فصل هفتمی و ضد ایرانی در شورای امنیت سازمان ملل طی سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ شد که حالا با مکانیسم ماشه، هر شش قطعنامه فصل هفتمی بازگشته است.
4. ارسال پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل اینبار اما به احتمال بسیار قوی با وتوی روسیه و چین مواجه خواهد شد اما بهانه را به آمریکا خواهد داد تا با تفسیر موسع از شش قطعنامه احیاشده و نیز تمسک به گزارش شورای حکام، همچنین به بهانه تهدید صلح و امنیت بینالمللی، اقدام نظامی علیه ایران را نزد افکار عمومی توجیه کند.
5. چنانچه ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت با اقدام نظامی آمریکا همراه نشود، هزینههای تعامل سیاسی و اقتصادی را برای کشورهای دوست و همراه بسیار افزایش خواهد داد.
6. حمله اسرائیل به ایران در ٢٣ خرداد ١٤٠٤ دقیقا چند روز پس از گزارش آژانس بینالمللی علیه ایران بود که همین اتهامات در آن مطرح شده بود. پس قطعنامه شورای حکام در ٣٠ آبان حتی پیش از ارسال به شورای امنیت میتواند بهانه برای حمله آمریکا و اسرائیل را به ایران فراهم کند.
7. گفتمان این روزهای سران رژیم صهیونیستی بهروشنی نشان میدهد اولا آنها ایران را پس از جنگ ١٢روزه ضعیفشده میدانند، ثانیا رهاکردن ایران را بهمنزله تقویت مجدد جبهه مقاومت فرض میکنند، ثالثا حمله نظامی جدید به ایران را ضربه نهایی به ایران تلقی میکنند، رابعا تهدید صفر از سوی حماس و حزبالله و حوثیها را در گرو تهدید صفر از سوی ایران میدانند و خامسا تهدید صفر از سوی ایران را از مسیر تغییر رژیم سیاسی در ایران دنبال میکنند.
8. گفتمان دولتمردان ترامپ نیز نشان میدهد آنها ایران را پس از جنگ بسیار ضعیفشده میدانند و معتقدند ایران به دنبال خرید زمان برای افزایش تابآوری طی سه سال آینده است تا دوره ترامپ را بدون جنگ مجدد با اسرائیل و آمریکا به پایان ببرد. بر این اساس دولت ترامپ به این جمعبندی رسیده است که نباید به ایران زمان داد و دو گزینه را پیشروی خود قرار داده است: یا توافق دلخواه آمریکا یا جنگ مجدد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.









