تهران بر سر دو‌راهی «اعتماد» و «اجتناب»

روابط ایران و روسیه در دوران پسا‌ماشه وارد مرحله‌ای شده است که از «گزینه» یا «ضرورت» سال‌های گذشته عبور کرده و به‌ نوعی «اجتناب راهبردی» بدل شده است؛ اجتنابی که تهران در معماری سیاست خارجی کنونی خود نمی‌تواند از آن فاصله بگیرد. فعال‌سازی مکانیسم ماشه از سوی سه کشور اروپایی، نه‌تنها فضای جدیدی را در حوزه حقوقی و امنیتی ایجاد کرد، بلکه روابط تهران با بازیگران شرقی، به‌ویژه مسکو را در جایگاه ویژه‌تری قرار داد.

خلاصه خبر

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

 روابط ایران و روسیه در دوران پسا‌ماشه وارد مرحله‌ای شده است که از «گزینه» یا «ضرورت» سال‌های گذشته عبور کرده و به‌ نوعی «اجتناب راهبردی» بدل شده است؛ اجتنابی که تهران در معماری سیاست خارجی کنونی خود نمی‌تواند از آن فاصله بگیرد. فعال‌سازی مکانیسم ماشه از سوی سه کشور اروپایی، نه‌تنها فضای جدیدی را در حوزه حقوقی و امنیتی ایجاد کرد، بلکه روابط تهران با بازیگران شرقی، به‌ویژه مسکو را در جایگاه ویژه‌تری قرار داد. با این‌ حال پرسش بنیادین همچنان پابرجاست: در پرتو تجربه تاریخی و رفتار الگووار روسیه، تا چه اندازه می‌توان روی حمایت مسکو در بزنگاه‌های حساس حساب باز کرد؟ این پرسش، نه از سر بی‌اعتمادی، بلکه ناشی از ماهیت واقع‌گرای روابط بین‌الملل است؛ عرصه‌ای که در آن «اعتماد»، «تضمین» یا «تعهد کامل» به‌ندرت معنا دارد و هر بازیگر بر‌اساس منافع متغیر خود تصمیم می‌گیرد.

تهران در سال‌های اخیر کوشیده است یک قرائت راهبردی از روابط با روسیه تدوین کند؛ قرائتی که بر‌اساس آن بسیاری از جهت‌گیری‌های کلان کشور از پرونده هسته‌ای و سیاست‌های انرژی گرفته تا ترتیبات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در چارچوب نوعی همسویی با شرق تعریف شده است. با این‌ حال، ایران به‌خوبی می‌داند اتکای راهبردی به روسیه، همان‌قدر که فرصت‌آفرین است، می‌تواند هزینه‌آفرین نیز باشد؛ زیرا روسیه کشوری است که سیاست خارجی آن، به‌ویژه پس از جنگ اوکراین، بیش از گذشته تابع بده‌بستان‌های بزرگ‌تر با غرب و چین، و همچنین نیازهای اقتصادی و امنیتی خود شده است. ازاین‌رو «محاسبه‌پذیری رفتار روسیه» همچنان چالشی مهم در نگاه تهران باقی می‌ماند.

این وضعیت در آستانه نشست پیش‌رو در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بار دیگر اهمیت یافته است. برخی تحلیلگران معتقدند احتمال فعال‌سازی دوباره پرونده ایران در شورای امنیت وجود دارد؛ سناریویی که در آن نقش روسیه و چین برای جلوگیری از تشدید بحران اهمیت مضاعفی پیدا می‌کند. موضع مسکو و پکن درباره اسنپ‌بک در این مقطع اهمیت راهبردی دارد. هر دو کشور تصریح کرده‌اند با پایان‌یافتن مهلت قطع‌نامه ۲۲۳۱ در ۲۶ مهر ۱۴۰۴، پرونده ایران باید از حالت ویژه خارج و مانند یک پرونده عادی در آژانس بررسی شود. این موضع، همسو با نگاه تهران، مبتنی بر پایان طبیعی قطع‌نامه مذکور و مشروعیت‌نداشتن تمدیدهای یک‌جانبه غرب است. در مقابل، آمریکا و تروئیکای اروپایی ادعا می‌کنند چون اسنپ‌بک فعال شده، قطع‌نامه ۲۲۳۱ پایان نیافته و پرونده ایران باید همچنان در دستور ویژه بماند. تضاد این دو رویکرد، فضای مبهم و چندلایه‌ای ایجاد کرده که سیاست خارجی ایران ناگزیر باید در میان آن حرکت توازن‌محور خود را حفظ کند.

در چنین شرایطی، سؤال اصلی این است که حمایت روسیه تا کجا و تا چه مرحله‌ای قابل اتکا خواهد بود؟ پاسخ این پرسش ساده نیست؛ چون مسکو ممکن است در چارچوب مخالفت با یک‌جانبه‌گرایی آمریکا و برای حفظ جایگاه خود در نظم در حال گذار جهانی، از ایران حمایت کند؛ اما هم‌زمان ممکن است در معامله‌های بزرگ‌تر با غرب یا در مدیریت هم‌پیمانی پیچیده خود با چین و کشورهای عربی، تصمیماتی بگیرد که به طور غیرمستقیم بر تهران اثر بگذارد. روابط ایران و روسیه در دوران پسا‌ماشه، بیش از آنکه بر «تعهدات» استوار باشد، بر «هم‌پوشانی منافع» بنا شده است و این هم‌پوشانی، هرچند امروز تقویت شده، اما ثابت و ابدی نیست. ازاین‌رو واقع‌بینی حکم می‌کند ایران در کنار تقویت همکاری با روسیه، همچنان به تنوع‌بخشی شرکای خارجی، گسترش دیپلماسی فعال در سازمان‌های بین‌المللی و ارتقای قدرت بازدارندگی بومی ادامه دهد تا در هیچ مرحله‌ای، «نیاز» به یک قدرت بزرگ به «وابستگی» تبدیل نشود.

برای ترسیم چشم‌انداز دقیق‌تری از آینده روابط ایران و روسیه در دوران پساماشه و فهم لایه‌های پنهان این مرحله حساس، «شرق» میزگردی را برگزار کرد که در آن نعمت‌الله ایزدی، آخرین سفیر جمهوری اسلامی ایران در اتحاد جماهیر شوروی و نخستین سفیر کشورمان در فدراسیون روسیه، و همچنین علی‌اکبر فرازی، سفیر پیشین ایران در رومانی و مجارستان و از تحلیلگران ارشد سیاست خارجی، حضور داشتند. هدف از این نشست، واکاوی عمیق‌تر تحولات جاری و ارزیابی جایگاه روسیه در محاسبات کلان تهران بود؛ محاسباتی که پس از فعال‌شدن مکانیسم ماشه و ورود پرونده هسته‌ای ایران به وضعیت جدید، حساسیت بیشتری یافته است. طرح دیدگاه‌ها و تحلیل‌های این دو دیپلمات باسابقه، امکان آن را فراهم کرد که روابط تهران-مسکو، نه صرفا در سطح همکاری‌های تاکتیکی، بلکه در چارچوب یک تحلیل راهبردی و مبتنی بر تاریخ، منافع متقابل و واقعیت‌های نظم بین‌الملل مورد بررسی قرار گیرد؛ تحلیلی که می‌تواند به درک روشن‌تری از محدودیت‌ها، قابلیت‌ها و دامنه اتکای ایران به روسیه در برهه پیش‌رو کمک کند.

نعمت‌‌الله ایزدی: وضعیت ایدئال روسیه، حفظ یک تنش فرسایشی مدیریت‌شده در ایران است

ابتدای میزگرد با تحلیل نعمت‌الله ایزدی همراه بود. او که آخرین سفیر جمهوری اسلامی ایران در اتحاد جماهیر شوروی بود، درباره روابط تهران و مسکو در دوران پسا‌ماشه توضیح داد: «روسیه‌ای که من می‌شناسم، تحت شرایط متغیر، راهبردهایش به‌آسانی تغییر نمی‌کند؛ هرگونه تغییر در سیاست‌های راهبردی این کشور صددرصد باید منطبق با منافع ملی‌اش باشد و اگر منافع ملی ایجاب نکند، راهبردش را برای دیگران تغییری رخ نخواهد داد». اولین سفیر جمهوری اسلامی ایران در فدراسیون روسیه این را هم خاطرنشان کرد: «مشخصا در قبال ایران، راهبرد روسیه همواره این بوده که تهران کشوری باشد که درگیری نظامی شدید ایجاد نکند، اما هم‌زمان نتواند به‌تنهایی تمامی مسیرهایی که مسکو در نظر دارد طی کند، بلکه نیازمند تعامل و در برخی موارد وابستگی به روسیه باشد؛ به بیان دیگر ایدئال مسکو، همواره حفظ یک تنش فرسایشی مدیریت‌شده در ایران است تا همواره ناچار باشد به سمت روسیه گرایش داشته باشد». به تعبیر تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی: «این نگاه، نه صرفا نتیجه محاسبات سیاسی کوتاه‌مدت، بلکه حاصل تجربه تاریخی است؛ از آغاز جمهوری اسلامی، ایران با واکنش منفی به غرب و آمریکا مواجه بود و شوروی و سپس روسیه این فرصت را هرگز از دست ندادند تا نقش خود را در مدیریت رفتارهای ایران در سیاست خارجی حفظ کنند». با چنین برداشتی، ایزدی تصریح کرد: «روسیه با ابزارهای متنوع، از دخالت‌های دیپلماتیک تا صحنه‌سازی‌های گاه و بی‌گاه، همواره تلاش کرده ایران را در مسیر مطلوب خود نگه دارد و این راهبرد در شرایط حساس اخیر، مانند جنگ اوکراین یا بازگشت احتمالی قطع‌نامه‌ها، همچنان پابرجاست». این دیپلمات پیشین کشورمان یادآور شد: «روسیه با توجه به تحریم‌های غرب، رفتار خود را مطابق با شرایط داخلی و نیازهای اقتصادی و سیاسی‌اش تنظیم کرده و فعلا مسائل ایران اولویت اصلی مسکو نیست، مگر آنکه شرایط بسیار حساس و تعیین‌کننده‌ای ایجاد شود؛ به عبارت دیگر، اوکراین و تحریم‌ها مسکو را مجبور کرده است راهبرد خود را متوازن نگه دارد».

ایزدی توضیح داد: «فعال‌سازی مکانیسم اسنپ‌بک، فرصت خوبی برای بازی روس‌ها در پرونده هسته‌ای ایجاد کرده است». آخرین سفیر جمهوری اسلامی ایران در اتحاد جماهیر شوروی به «شرق» می‌گوید: «واقعیت این است که روسیه ابزارهای عملی برای مقابله با فشارهای بین‌المللی در اختیار دارد؛ آنها عضو دائم شورای امنیت هستند و می‌توانند حق وتو اعمال کنند، قطع‌نامه صادر کنند و مسیرها را تغییر دهند. اما تاکنون فقط به صدور بیانیه اکتفا کرده‌اند که بیشتر جنبه نمایشی و خوشایند تهران دارد و کمتر از آنکه آثار عملی داشته باشد، علامت حمایتی محسوب می‌شود». به باور اولین سفیر جمهوری اسلامی ایران در فدراسیون روسیه: «از منظر اقتصادی نیز روسیه ظرفیت چندانی برای حمایت ایران ندارد. فروش نفت و تأمین کالاهای کلان برای ایران تحت تحریم‌ها عملا غیرممکن است و ازاین‌رو بازی مسکو بیشتر سیاسی و راهبردی است تا اقتصادی. چین نیز، هرچند همراه روسیه است، ظرفیت اقتصادی بزرگی برای حل مشکلات ایران ندارد و مطلقا حاضر نیست منافع خود را فدای ایران کند».

دیپلمات باسابقه کشورمان در پایان این بخش تأکید دارد: «در دوران پسا‌ماشه، روابط ایران و روسیه به سطحی از اجتناب تبدیل شده است؛ ایران باید راهبردی تعریف کند که ضمن بهره‌گیری از همکاری‌های سیاسی و دیپلماتیک با روسیه، هم‌زمان استقلال و منافع ملی خود را در مواجهه با تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی حفظ کند. روسیه تنها کشوری است که می‌تواند تنش‌های فرسایشی تهران را مدیریت کند، اما هرگونه انتظار بیش از ظرفیت‌های واقعی این کشور، می‌تواند موجب سوءتفاهم و ناکامی در سیاست خارجی شود».

علی‌اکبر فرازی: سیاست روسیه در برابر ایران در دوره پوتین، بازتابی از رازآلودگی و محاسبه‌گری است

در ادامه بحث نوبت به علی‌اکبر فرازی رسید. او تحلیل خود را با طرح چیستی و چرایی روسیه شروع کرد و درباره روابط تاریخی و معاصر ایران با روسیه توضیح داد: «اگر بخواهیم روسیه را درک کنیم، باید سه دوره اساسی تاریخ ادبیات این کشور را مرور کنیم؛ دوره تزار، دوره کمونیسم و دوره پوتین». سفیر اسبق ایران در رومانی خاطرنشان کرد: «در دوره تزار، ادبیات و معماری روسیه منعکس‌کننده شخصیت‌های رازآلود و پیچیده‌ای بود که هر فرد در عین انزوای خود، با جامعه ارتباط داشت و مراقب تعاملاتش بود. این ویژگی، در روابط سیاسی و اجتماعی روس‌ها با ایران نیز دیده می‌شد. حتی در عهدنامه‌های گلستان و ترکمنچای، با وجود تسلط نظامی و گرفتن سرزمین، روس‌ها احترام سلسله حاکم و جایگاه دیپلماتیک ایران را حفظ کردند».

سفیر پیشین ایران در مجارستان توضیح داد: «در دوره کمونیسم و پس از انقلاب بلشویکی، ادبیات روسی از درون‌گرایی خارج شد و با جهان‌شمولی ایدئولوژیک خود، رسالت جهانی خود را در اتحاد کارگران جهان تعریف کرد. با این حال، این جهان‌شمولی محدود بود و فقط در چارچوب ایدئولوژیک امکان حیات داشت. در این دوران، روابط ایران و روسیه با وجود شعارهای جهانی، پیچیده و گاه متناقض بود و رازآلودگی سنتی روس‌ها همچنان بر تصمیم‌گیری‌های سیاسی آنها سایه می‌انداخت».

فرازی در ادامه تبیین تاریخی خود به دوره معاصر رسید و به تعبیرش: «در دوره پوتین، این رازآلودگی همچنان حفظ شده است، اما روسیه بر بازگشت به قدرت تاریخی و بازسازی عظمت خود تمرکز دارد. پوتینیسم تلفیقی از محاسبه‌گری دقیق، احترام به قدرت و بهره‌گیری از ساختارهای مرکزی است. این ویژگی‌ها در تعاملات روسیه با ایران نیز مشاهده می‌شود؛ روس‌ها قدرت خود را آهسته و حساب‌شده به نمایش می‌گذارند و هم‌زمان، انتظار دارند احترام و همکاری دوطرفه حفظ شود».

سفیر پیشین کشورمان در قبرس یادآور شد: «در مقایسه سه دوره، در دوره تزار، روس‌ها از موضع قدرت بالا عمل می‌کردند، اما رعایت احترام در سطوح عالی را فراموش نمی‌کردند. در دوره کمونیسم، این احترام تا حدی کم‌رنگ شد، زیرا ایدئولوژی بر مناسبات حاکم بود و تعاملات با ایران تابع قواعد ایدئولوژیک شد. اگرچه تجربه تاریخی نشان داد که دیپلماسی ایرانی می‌تواند از طریق ظرافت و هوشمندی به موفقیت برسد».

با چنین تحلیلی، فرازی به «شرق» می‌گوید: «در دوره پوتین، سیاست روسیه نسبت به ایران بازتابی از همان رازآلودگی و محاسبه‌گری است. آنها با درک تاریخ و تجربه‌های گذشته، رفتار خود را متناسب با منافع ملی و حفظ قدرت داخلی و خارجی تنظیم می‌کنند. روسیه نمی‌خواهد یکباره همه کارت‌های خود را آشکار کند و در عین حال، انتظار دارد طرف مقابل احترام متقابل و همکاری راهبردی را رعایت کند». سفیر پیشین ایران در مجارستان بیان کرد: «اگرچه شرایط تاریخی و سیاسی تغییر کرده، اما ویژگی‌های بنیادین فرهنگ و سیاست روسیه همچنان بر تعاملات تهران و مسکو سایه انداخته است. شخصیت پیچیده، رازآلود و قدرت‌طلب روس‌ها در تصمیمات کلان داخلی و خارجی مشهود است و ایران باید با آگاهی کامل از این ویژگی‌ها، روابط خود را مدیریت کند». فرازی در پایان بخش نخست گفته‌هایش تصریح کرد: «بررسی رفتار روسیه در سه دوره تاریخی نشان می‌دهد که شناخت دقیق فرهنگ، ادبیات و ساختار قدرت این کشور برای سیاست خارجی ایران حیاتی است. پوتین با ترکیبی از محاسبه‌گری و اقتدار تاریخی عمل می‌کند و تهران برای تعامل مؤثر با مسکو باید این نکات را در استراتژی کلان خود لحاظ کند تا هم منافع ملی حفظ شود و هم ثبات در روابط دو کشور برقرار بماند».

نعمت‌الله ایزدی: در تاریخ روابط ایران و روسیه، تا به این اندازه نگاه از بالا در مسکو وجود نداشته است

ادامه بحث با نعمت‌الله ایزدی بود و آخرین سفیر جمهوری اسلامی ایران در اتحاد جماهیر شوروی، در ارزیابی روابط امروز تهران و مسکو نخست به نکته‌ای اشاره می‌کند که به تعبیر او «آزاردهنده» است و اذعان دارد: «نگاه روسیه به ایران بیش از هر زمان دیگری از بالا به پایین شده است»؛ نگاهی که به زعم این دیپلمات کهنه‌کار کشورمان، «حتی در دوران مأموریتش در مسکو که مصادف با در دوره بوریس یلتسین بود که به‌گفته ایزدی بیش از ۸۰ مشاور آمریکایی در کرملین داشت و آشکارا به غرب نزدیک بود، چنین شدت و حدتی نداشت». تحلیلگر ارشد حوزه سیاست خارجی تصریح کرد: «ایران کشوری است که در طول تاریخ نه مستعمره شده، نه استقلالش را از دست داده و همواره نقطه‌ای بوده که قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی برای بهره‌گیری از ظرفیت‌هایش تلاش کرده‌اند». لذا از نگاه اولین سفیر جمهوری اسلامی ایران در فدراسیون روسیه: «همین جایگاه تاریخی ایجاب می‌کند که امروز نیز ایران در روابط خارجی خود چنین وزنی را آشکارا و با اعتمادبه‌نفس نمایش دهد». ایزدی تأکید می‌کند: «حتی در سخت‌ترین مقاطع، از جمله اشغال ایران در جنگ جهانی دوم، ساختار حاکمیت سیاسی ایران حفظ شده بود، اما اکنون وضعیتی شکل گرفته که رسانه‌های ایران، حتی در روزهای بی‌خبری، انباشته از تحلیل درباره روسیه‌اند، در حالی که در رسانه‌های روسیه، ایران تقریبا هیچ جایگاهی ندارد و این خود نشانه‌ای از عدم توازن در نگاه دو طرف است». به تعبیر مفسر حوزه بین‌الملل: «این رفتار روسیه تصادفی نیست، بلکه نتیجه این برداشت آنهاست که هر کاری انجام دهند، در ایران اتفاقی نمی‌افتد و همچنان سیاست نگاه به شرق ادامه می‌یابد».

دیپلمات باسابقه کشورمان با اشاره به مواضع این سال‌های روسیه درباره مسائل مرتبط با ایران از جمله جزایر ایرانی به «شرق» می‌گوید: «این پرسش جدی مطرح است که چرا روسیه باید در چنین موضوعاتی موضع بگیرد؟ و پاسخ روشن است؛ درک مسکو از رفتار تهران آن است که حمایت ایران از رویکرد شرقی، بدون قید و شرط و فارغ از واکنش متقابل است». ایزدی با اشاره به منشور سیاست خارجی روسیه می‌افزاید: «اصلا اسمی از ایران در سطح اولویت‌های روسیه دیده نمی‌شود و جایگاه ایران در میان ۱۵ همسایه‌اش برای مسکو، حتی در رده پنجم یا ششم نیز قرار ندارد و در بهترین حالت با افغانستان قابل مقایسه است، آن هم به دلیل معادلات ناشی از بازگشت طالبان».

از نظر ایزدی: «ریشه این وضعیت در فهم نادرست از مفهوم نگاه به شرق است». او توضیح می‌دهد: «نگاه به شرق یعنی داشتن یک سیاست خارجی چندجانبه که در آن کشور، ضمن حفظ روابط تعریف‌شده با دیگر نقاط جهان، از ظرفیت‌های شرق نیز بهره می‌گیرد؛ نه آنکه یک کشور خودش را کاملا در اختیار شرق بگذارد». دیپلمات اسبق کشورمان، این روند را «ارزان‌فروشی سیاسی» توصیف می‌کند.

در ادامه، اولین سفیر ایران در فدراسیون روسیه برای توضیح رفتار اخیر مسکو برای شروع فاز عملیاتی توافق‌نامه جامع همکاری ۲۰ساله به موازات فعال‌سازی ماشه از تعبیر «بازی‌کردن روسیه با ایران» استفاده می‌کند. به گفته او: «دلیل این رفتار آن است که روسیه درک کرده این ژست‌ها و اظهارنظرهای نمایشی در ایران با استقبال مواجه می‌شود. توافق‌نامه ۲۰ساله میان دو کشور، که قرار بود نقشه راه همکاری‌های بلندمدت باشد، در عمل هیچ بخش مهمی از آن به قرارداد اجرائی تبدیل نشده است، در حالی که در دوره شوروی، پس از امضای اعلامیه اصول روابط ایران و شوروی و برنامه ۱۰ساله همکاری اقتصادی در سفر مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به مسکو، فقط طی چند ماه هیئت‌های متعدد دو کشور رفت‌وآمد کرده و پیگیری عملی کردند».

تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی در بخش پایانی از سخنانش به حوزه همکاری نظامی اشاره می‌کند و یادآور می‌شود: «روسیه چه در دوره شوروی و چه امروز هرگز سلاحی در اختیار ایران قرار نمی‌دهد که بتواند موازنه قدرت متحدانش را تهدید کند». او با اشاره به تجربه جنگ ایران و عراق تأکید می‌کند: «حتی در آن زمان هم شوروی سلاحی نمی‌داد که ایران بتواند علیه متحدان مسکو استفاده کند؛ پس امروز نیز چنین انتظاری از روسیه واقع‌بینانه نیست». ایزدی نتیجه می‌گیرد: «بازنگری در سیاست خارجی ایران، بازتعریف جایگاه واقعی کشور و فاصله ‌از وابستگی احساسی و یک‌جانبه به شرق ضرورتی فوری است؛ زیرا تا زمانی که این عدم‌ توازن ادامه دارد، روسیه همچنان از موضع بالا رفتار خواهد کرد».

علی‌اکبر فرازی: ایران باید از نگاه سلبی فاصله بگیرد و سیاست خارجی خود را ایجابی و هدفمند کند

علی‌اکبر فرازی در ادامه خود به تحلیل چرایی نگاه از بالای روس‌ها به ایران می‌پردازد و به باورش: «چنین نگاهی ریشه در تعریف ناقص و اجرای ناقص سیاست نگاه به شرق دارد»؛ سیاستی که به گفته او، «باعث شده بازیگران شرقی تصور کنند ایران هر ضربه‌ای از غرب بخورد، به‌جای پرکردن خلأ، بیشتر به‌ سوی شرق متمایل می‌شود». سفیر اسبق ایران در رومانی برای توضیح این وضعیت از مثال جامعه‌شناختی استفاده می‌کند و می‌گوید: «وضعیت ما مثل کودکی است که وقتی از مادرش کتک می‌خورد، باز هم به آغوش همان مادر پناه می‌برد؛ روس‌ها هم تصور می‌کنند هرچه غرب ما را تحت فشار بگذارد، ایران ناگزیر به سمت شرق متمایل‌تر خواهد شد. این پیام غلط و خطرناک است».

سفیر پیشین ایران در مجارستان، تأکید دارد: «این نگاه محصول آن است که ایران سیاست خارجی خود را نه بر پایه رئال‌پلیتیک (سیاست واقع‌گرایانه)، بلکه بر مبنای عاطفه سیاسی بنا کرده است. در حالی که سیاست خارجی یعنی واقع‌گرایی، نه اینکه هر که ضد آمریکاست با او رفیق شویم. اینکه تصور کنیم چون روسیه و آمریکا بر سر اوکراین اختلاف دارند، پس ما و روسیه برادر شده‌ایم، برداشت غلطی است که خود روس‌ها هم به‌خوبی آن را می‌فهمند». با چنین برداشتی است که فرازی تصریح کرد: «همین تصور باعث شده طرف روس احساس کند ما همه تخم‌مرغ‌ها را در سبد شرق گذاشته‌ایم». سفیر اسبق ایران در قبرس با اشاره به نقدهای گذشته خود تصریح می‌کند: «حتی در بیان سیاست نگاه به شرق نیز ایران استراتژی روشن نداشته است. چون ما همه چیز را تاکتیکی می‌بینیم و موقت رفتار می‌کنیم. حتی روس‌ها در دیدارهای رسمی بارها گلایه کرده‌اند که شما تکلیف خودتان را نمی‌دانید». فرازی مثال می‌آورد: «در ابتدای دوره‌ وزارت خارجه عراقچی، یک مصاحبه تند علیه اروپا از سوی او (عراقچی) منتشر شد و همان زمان هم برای من عجیب بود؛ چرا باید اروپا را پس بزنیم؟ این رفتارها ناشی از این باور غلط بود که نگاه به شرق خودبه‌خود مشکلات ما را حل خواهد کرد».

تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی، تأکید می‌کند: «ایران باید از نگاه سلبی فاصله بگیرد و سیاست خارجی خود را ایجابی، هدفمند و مبتنی بر پلن‌های جایگزین طراحی کند. چون نمی‌توان به صرف مخالفت مشترک با آمریکا، هر بازیگری از جمله طالبان را شریک راهبردی دانست. سیاست خارجی باید تعریف، زمان‌بندی و افق داشته باشد؛ کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت‌». مفسر حوزه بین‌الملل این را هم به «شرق» گفت: «اگر سیاست خارجی ما استراتژی منسجم داشته باشد، جایگاه روسیه، چین، آمریکا و اروپا هم روشن می‌شود. در چنین شرایطی روسیه نمی‌تواند از بالا نگاه کند، چون می‌داند ایران براساس منافع ملی و ظرفیت‌های واقعی خود عمل می‌کند، نه واکنش‌های احساسی و یک‌جانبه».

نعمت‌الله ایزدی: سیاست خارجی ایران باید ظرفیت‌محور باشد تا روسیه ناچار شود برای تعامل به تهران احترام بگذارد

ایزدی در ادامه مبحث خود پیرامون مناسبات نظامی ایران و روسیه به معادلات تازه بعد از تجاوز 12روزه اسرائیل ورود کرده و با اشاره به تجربه طولانی دیپلماتیک خود در روابط تهران-مسکو می‌گوید: «تمام سلاح‌هایی که در گذشته در اختیار ما قرار گرفته، بیشتر به‌ کار مانور و آموزش می‌آمد تا جنگ واقعی. شوروی همواره در مذاکرات تسلیحاتی، چه محرمانه و چه علنی، هرگز قصد نداشت امکاناتی بدهد که ایران بتواند به‌تنهایی مسیرهای استراتژیک خود را بدون وابستگی طی کند». از دید آخرین سفیر جمهوری اسلامی ایران در اتحاد جماهیر شوروی: «پوتین هر زمان که مصلحت ملی خود ایجاب کند، ابزارهای سیاست خارجی را به کار می‌گیرد. روسیه ایران را برای موازنه با دنیا می‌بیند، نه به ‌عنوان شریک استراتژیک مستقل؛ بنابراین ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که رفتار مسکو همیشه سازنده یا متوازن باشد، مگر اینکه خودمان ظرفیت‌ها و موقعیت خود را تقویت کنیم». اولین سفیر جمهوری اسلامی ایران در فدراسیون روسیه، به «شرق» می‌گوید: «سیاست خارجی ایران باید ظرفیت‌محور و متوازن باشد تا روسیه ناچار شود برای تعامل با تهران به قواعد بازی احترام بگذارد». به گفته تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی: «تاریخ روابط ایران و روسیه نشان می‌دهد که مسکو فقط زمانی انعطاف نشان می‌دهد که منافع ملی‌اش مستلزم تغییر رفتار باشد». او مثال می‌آورد که «در زمان مأموریتش در مسکو، روس‌ها حتی با وجود اطلاع کامل از وضعیت ایران و انگیزه‌های سیاسی غرب، به قطع‌نامه‌های حقوق بشری علیه تهران رأی موافق می‌دادند. اما زمانی که منافع روسیه در چچن به خطر افتاد، این کشور انتظار داشت که ایران به نفع مسکو رأی دهد». ازاین‌رو ایزدی، «این تجربه را به عنوان الگویی می‌داند که نشان می‌دهد ایران باید ظرفیت‌های خود را تقویت کند تا روسیه در تعاملات خود با تهران تابع الزامات ایران شود».

مفسر حوزه بین‌الملل با اشاره به اهمیت «ظرفیت‌سازی» تأکید دارد: «کشورها با ظرفیت‌هایشان شناخته می‌شوند، نه صرفا وسعت یا جمعیت. بنابراین ایران باید جایگاه خود را با برنامه‌ریزی بلندمدت در اقتصاد، تجارت، صنعت و منابع استراتژیک تقویت کند تا از موضع ضعف خارج شود». این دیپلمات باسابقه کشورمان به اوکراین می‌پردازد که به عنوان کشوری کوچک با جمعیت کمتر از روسیه، اما با استفاده از ظرفیت‌های خود توانسته در عرصه جهانی مؤثر باشد و حتی در مسائل انرژی و ژئوپلیتیک از قدرت بیشتری نسبت به ایران برخوردار باشد. ایزدی با اشاره به سفرها و دیدارهای اخیر و مکرر مقامات ایرانی با روسیه می‌گوید: «سفرهای متعدد رئیس‌جمهور، رئیس مجلس، دبیر شورای عالی امنیت ملی و وزیر خارجه، در عمل نشان می‌دهد که ما همچنان نتوانسته‌ایم ظرفیت‌های خود را آن‌چنان تقویت کنیم که روسیه برای تعامل واقعی به ما مراجعه کند». او اضافه می‌کند: «حتی در حوزه همکاری نظامی، روسیه همیشه محدودیت دارد و نخواهد گذاشت ایران بدون وابستگی، ابزارهایی دریافت کند که بتواند موازنه را به نفع خود تغییر دهد». به باور آخرین سفیر جمهوری اسلامی ایران در اتحاد جماهیر شوروی: «وضعیت کنونی نتیجه سیاست خارجی غیرمتوازن است که ایران را به‌جای قدرت‌آفرینی مستقل، در موضع نیاز و پیروی قرار داده است».

او تصریح کرد: «زمانی که نگاه به شرق به‌صورت یک‌جانبه تعریف شود، روسیه احساس می‌کند می‌تواند از موضع بالا رفتار کند و ایران را مدیریت کند، چراکه تهران به‌طور عملی ظرفیت خود را نشان نداده و ساختار قوی ایجاد نکرده است». ایزدی در پایان تأکید می‌کند: «برای روابط پایدار و متوازن، ایران باید سیاست خارجی خود را براساس منافع ملی، ظرفیت‌سازی و تعامل متقابل تعریف کند، نه وابستگی یا تک‌جانبه‌گرایی. فقط در این صورت است که مسکو ناچار خواهد شد در چارچوب منافع ایران رفتار کند و بازی سیاسی یک‌جانبه بر روابط دو کشور غلبه نکند».

علی‌اکبر فرازی: ایران و روسیه با وجود اشتراکات، در شرایط کنونی قادر به ایجاد همکاری راهبردی نیستند

علی‌اکبر فرازی، در توضیح ریشه‌های بلاتکلیفی سیاست خارجی، موضع را این‌گونه کالبدشکافی می‌کند: «پیش از هر چیز باید مشخص کنیم که تکلیفمان با خودمان چیست؛ زیرا تا زمانی که تعریف روشنی از سیاست‌ خارجی نداشته باشیم، امکان ظرفیت‌سازی هم وجود نخواهد داشت». به اعتقاد سفیر اسبق کشورمان در رومانی: «ایران باید بپذیرد که می‌تواند با شرق اتحاد منافع یا همکاری تاکتیکی و مقطعی داشته باشد، اما این به معنای شکل‌گیری یک اتحاد راهبردی نیست». او تأکید می‌کند: «ایران و روسیه، با وجود اشتراکات در برخی حوزه‌ها، در شرایط کنونی قادر به ایجاد همکاری راهبردی نیستند».

سفیر پیشین ایران در مجارستان، در تشریح گفته خود تأکید می‌کند: «اگر ظرفیت‌سازی واقعی در داخل انجام شود و ما بتوانیم جایگاه خود را در سطح کلان بین‌المللی بازتعریف کنیم، آن‌گاه شرایط متفاوت خواهد شد. آن زمان است که روس‌ها و شرقی‌ها برای گسترش رابطه با ما پیش‌قدم می‌شوند و نگاه از بالا از میان می‌رود». به تعبیر فرازی: «رفتارهای اشتباه در دیپلماسی پیام‌های مخربی ارسال می‌کند؛ از جمله اینکه دیپلمات ما در وین مقابل دوربین از نماینده روسیه می‌خواهد که در مذاکرات کمکمان کند». به باور او: «این رفتار پیامی بسیار منفی به هر دو طرف شرق و غرب و حتی افکار عمومی می‌دهد».

سفیر پیشین ایران در قبرس، توضیح می‌دهد: «سیاست نه شرقی نه غربی به معنای قطع رابطه با جهان نیست، بلکه یعنی براساس منافع ملی، با هر دو طرف تعامل متوازن داشته باشیم». او تأکید می‌کند: «روس‌ها نیز به‌خوبی می‌دانند همکاری کنونی با ایران راهبردی نیست و نمی‌تواند هم باشد؛ آنچه امروز میان ایران و روسیه هست، همکاری‌های مقطعی و مبتنی بر نیاز در چارچوب‌های محدود است، نه اتحاد استراتژیک».

تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی‌ این نکته را برجسته می‌کند: «ایران و روسیه در برخی پیمان‌ها از جمله بریکس یا شانگهای هم‌پوشانی‌هایی دارند و می‌توانند از این ظرفیت‌ها برای همکاری استفاده کنند، اما نباید این هم‌پوشانی‌ها را با شراکت راهبردی اشتباه گرفت». در نهایت، مفسر حوزه بین‌الملل هشدار می‌دهد: «خودفریبی بزرگ‌ترین آسیب سیاست خارجی است و تا زمانی که ایران جایگاه خود را بر اساس ظرفیت‌های واقعی تعریف نکند، هیچ همکاری پایداری با روسیه شکل نخواهد گرفت؛ همکاری خوب است، اما نه در قالب یک توهم راهبردی، بلکه در چارچوب منافع ملی و با شناخت دقیق از واقعیت‌های قدرت».

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ