همزیستی با آواتار مردگان

در مرکز این جنجال نامی آشنا برای مخاطبان نوجوان دیده می‌شود: کالم ورذی.  بازیگر شناخته‌شده سریال«Austin & Ally» شبکه دیزنی که به‌عنوان یکی از بنیان‌گذاران شرکت و اپلیکیشن«۲wai » در معرض توجه قرار گرفته است. تبلیغ اخیر این اپلیکیشن که با محوریت گفت‌وگوی یک زن باردار با آواتار هوش مصنوعی مادر مرحومش ساخته شده، به سرعت در فضای مجازی دست‌به‌دست شد و اکنون بحث‌های اخلاقی، فلسفی و روان‌شناختی زیادی درباره آن شکل گرفته است.

جنجال یک تبلیغ 

هفته گذشته، کالم ورذی ویدئویی تبلیغاتی برای معرفی ۲wai روی پلتفرم ایکس منتشر کرد.  ویدئویی که طی چند روز بیش از ۲۲میلیون بار دیده شد و هزاران واکنش انتقادی را برانگیخت. به نوشته وبگاه فوربز، در این تبلیغ، زنی باردار با نسخه‌ای دیجیتالی از مادر فوت‌شده‌اش حرف می‌زند؛ نسخه‌ای که با استفاده از فناوری هوش مصنوعی و تنها سه دقیقه فیلم از فرد در حال صحبت و حرکت تولید شده است. سپس روایت ویدئو به شکلی احساسی ادامه می‌یابد. کودک متولد می‌شود، قد می‌کشد، ازدواج می‌کند و صاحب فرزند می‌شود و در تمام این مراحل، آواتار دیجیتالی مادربزرگ همراه خانواده است و در گفت‌وگوها مشارکت می‌کند.در پایان آگهی، جمله‌ای دیده می‌شود که شرکت سازنده آن را شعار اصلی خود معرفی کرده است: «با ۲wai سه دقیقه می‌تواند برای همیشه باقی بماند.»

ورذی نیز در پست همراهی‌کننده با این آگهی تأکید کرده بود که این شرکت «در حال ساخت یک آرشیو زنده از بشریت» است و از این طریق امکانی فراهم خواهد شد که «عزیزان از دست‌رفته بخشی از آینده ما باشند.» اما برخلاف تصور او، واکنش‌ها به‌جای تحسین، به سرعت رنگ اعتراض و انتقاد به خود گرفت. با این حال، این سوال ایجاد می‌شود که ۲wai چگونه کار می‌کند؟ 

اپلیکیشن ۲wai ، چند ماه پیش نسخه بتای خود را بر روی iOS منتشر کرد. این پلتفرم توسط کالم ورذی و «راسل گیزر»، تهیه‌کننده سینما، تأسیس شده و بر اساس اعلام رسمی، پنج میلیون دلار سرمایه اولیه جذب کرده است. شرکت همچنین گفته که با شرکت‌هایی مانند بریتیش تلکام، آی‌بی‌ام و گلوب تلکام همکاری دارد. هسته اصلی محصول «هولوآواتارها» هستند؛ آواتارهایی سه‌بعدی که به گفته شرکت قابلیت مکالمه هم‌زمان، حرکات طبیعی و هماهنگی کامل لب با گفتار را دارند.

۲wai در نسخه اولیه خود آواتارهای از پیش ساخته‌شده نیز ارائه کرده بود؛ از جمله آواتاری شبیه خود ورذی و حتی نسخه‌ای هوش مصنوعی‌شده از ویلیام شکسپیر. کاربران می‌توانند یک «همزاد دیجیتال» از خود بسازند، یا برای دوستان و بستگانشان آواتار تولید کنند. طبق توضیحات ویدئوی تبلیغاتی، کافی است سه دقیقه از فرد مورد نظر فیلم در حال صحبت و حرکت ثبت شود تا سیستم بتواند نسخه‌ای دیجیتالی از چهره، حرکات و صدای او بسازد. 

ورذی در مصاحبه‌ای با ورایتی هدف اصلی این فناوری را «ایجاد امکان کنترل تصویر و هویت دیجیتال» برای هنرمندان و کاربران عنوان کرده بود: «می‌خواستیم ابزاری بسازیم که صدا و حضور افراد را تقویت کند، نه آن را جایگزین کند.» اما با انتشار تبلیغ اخیر، این تصور به وجود آمده که تمرکز شرکت بیش از آنکه بر «تقویت خلاقیت» باشد، بر تداوم مصنوعی حضور افراد فوت‌شده و بازسازی روابطی است که ماهیتاً با مرگ پایان می‌یابد؛ و همین نگرانی اصلی منتقدان است.

انتقادات 

اگرچه پست ورذی تنها شش هزار لایک دریافت کرد، اما واکنش‌های خشمگین کاربران به مراتب بیشتر دیده شد. بسیاری این فناوری را «غیراخلاقی»، «ضد انسانی» و حتی «شیطانی» توصیف کردند. یکی از کاربران، با جمله‌ای تند که بیش از ۲۱۰ هزار لایک گرفت، نوشت: «این اپلیکیشن یکی از شرورانه‌ترین ایده‌هایی است که می‌توان تصور کرد.»  کاربر دیگری نیز با انتشار پیامی که ۱۳۹ هزار لایک دریافت کرد، نوشت: «اصلاً انتظار نداشتم یک بازیگر سابق دیزنی شیطانی‌ترین چیزی را که دیده‌ام خلق کرده باشد.» در میان واکنش‌ها، صداهایی نیز شنیده شد که این فناوری را «غیرانسانی، گمراه‌کننده و بی‌حرمتی به هویت انسان» می‌دانستند. یکی از کاربران با انتقاد از تبدیل افراد متوفی به موجودات تعاملی مجازی گفت: «ارزش من با خودم می‌میرد. من یک آواتار لعنتی نیستم.»

به باور بسیاری از کاربران، مهم‌ترین مشکل این فناوری سوءاستفاده از احساسات بازماندگان است. آنها معتقدند اپلیکیشنی که به صورت رایگان ارائه می‌شود، اما برای آواتارهای پیشرفته و آیتم‌های دیجیتال هزینه دریافت می‌کند، عملا از غم، دلتنگی و آسیب‌پذیری انسان‌ها کسب درآمد می‌کند و می‌تواند فرآیند سوگ و پذیرش فقدان را مختل کند. 

بازتعریف مرز انسان و فناوری 

یکی از محورهای اصلی انتقادات، شباهت آشکار ایده این اپلیکیشن به یکی از مشهورترین قسمت‌های سریال بریتانیایی «Black Mirror» است. کاربران بارها تأکید کرده‌اند که این اپیزود عملا پیش‌گویی همین فناوری بوده است. یکی از کاربران، با اشاره به اپیزود اول از فصل دوم سریال نوشت: «این دقیقا همان قسمت بلک‌میرور است. من از اینکه مردم معمولاً این مقایسه را بی‌جا به کار می‌برند متنفرم، اما این یکی دقیقا همان داستان است.» این پیام نیز ده‌ها هزار لایک دریافت کرد. در این اپیزود با عنوان Be Right Back، زنی پس از مرگ ناگهانی شریک زندگی‌اش تلاش می‌کند با استفاده از داده‌ها، ویدئوها و پیام‌های قدیمی او یک نسخه هوش مصنوعی از وی بسازد که ابتدا در قالب چت‌بات و سپس در قالب یک بدن مصنوعی ظاهر می‌شود.

نتیجه داستان تراژیک است؛ نسخه مصنوعی نه جایگزین واقعی اوست و نه می‌تواند انقطاعی را که مرگ ایجاد کرده ترمیم کند. کاربران معتقدند اپلیکیشن ۲wai در حال تبدیل همان داستان هشداردهنده، به یک «راهنمای عملی» برای آینده است. چنین مقایسه‌هایی در سال‌های اخیر بارها در مورد فناوری‌های مرتبط با بازتولید دیجیتالی صدا یا چهره افراد فوت‌شده مطرح شده است.

برای نمونه، در سال ۲۰۲۲ آمازون ویژگی‌ای را برای دستیار صوتی الکسا معرفی کرد که می‌تواند صدای یک فرد درگذشته را تقلید کند. در آن زمان نیز بسیاری متخصصان نسبت به پیامدهای روانی چنین امکانی هشدار دادند. از سوی دیگر، تحلیلگران حوزه فناوری معتقدند جنجالی که پیرامون ۲wai شکل گرفته، بخشی از یک بحث بسیار بزرگ‌تر است: تلاقی هوش مصنوعی با مرگ، عزاداری و هویت انسانی. هر فناوری‌ای که در این مرز حساس وارد شود، طبیعتا واکنش‌های تندی را به همراه خواهد داشت؛ زیرا با اصول بنیادین تجربه انسانی مرتبط است. از دید بسیاری، نسخه دیجیتالی هرچقدر هم دقیق باشد، هرگز نمی‌تواند جایگزین انسان واقعی شود. آواتار تنها بر اساس داده‌هایی محدود ساخته شده و فاقد عمق روانی، تجربیات زندگی و تغییرات انسانی واقعی است.

به همین دلیل منتقدان می‌گویند چنین فناوری‌هایی توهم حضور را ایجاد می‌کنند، نه ادامه واقعی آن. متخصصان علوم رفتاری هشدار می‌دهند که مکالمه مداوم با نسخه‌ای هوش مصنوعی از عزیز از دست‌رفته می‌تواند مانع پذیرش مرگ و طی‌شدن فرآیند سوگ شود. وابستگی به چنین ابزارهایی ممکن است درد فقدان را طولانی‌تر و پیچیده‌تر کند.  انتقاد دیگر این است که این فناوری‌ها با ایجاد تجربه‌هایی احساسی و وابسته‌کننده، در نهایت به درآمدزایی بیشتر منجر می‌شوند. فروش آواتارهای پیشرفته یا آیتم‌های دیجیتالی در چنین بستری، از نگاه کاربران «سودجویی از غم انسان» تعبیر می‌شود.

در مجموع، اپلیکیشن ۲wai تنها یکی از نمونه‌های رو به رشد در حوزه فناوری‌هایی است که هویت، صدا و تصویر انسان‌ها را در قالب هوش مصنوعی بازتولید می‌کنند. با پیشرفت سریع این فناوری‌ها، جامعه با پرسش‌هایی اساسی روبه‌رو خواهد شد: مرگ چیست؟ آیا خاطره باید ثبت شود یا بازسازی؟ آیا فناوری باید ابزاری برای مواجهه با واقعیت باشد یا ابزاری برای فرار از آن؟

جنجال گسترده بر سر این اپلیکیشن نشان می‌دهد که جامعه همچنان برای پذیرش فناوری‌هایی که مرز میان «یادبود» و «احیای مصنوعی» را کمرنگ می‌کنند، آمادگی ندارد. شاید «سه دقیقه که برای همیشه می‌ماند» از نظر بسیاری نه وعده‌ای امیدوارکننده، بلکه هشداری درباره عبور از مرزهای اخلاقی و عاطفی باشد. 

این مطلب برایم مفید است 0 نفر این مطلب را پسندیده اند