محققان خودگویی در زندگی روزمره را بررسی کردند تا دریابند که چگونه خودگویی در موقعیتهای مختلف تغییر میکند و ارتباط آن را با خودشیفتگی یا پریشانی عاطفی نیز مورد ارزیابی قرار دادند. آنان دریافتند احتمال بیشتری وجود دارد که افراد غرق خودگویی شوند، یعنی با خودشان بهصورت اول شخص تا خودگویی با فاصله صحبت کنند.
محققان دریافتند، خودگویی با فاصله، تنها در موقعیتهایی که نیاز به آمادگی برای عمل یا گفتار داشتند، افزایش اندک اما قابل اعتمادی در تاثیر مثبت ایجاد کرد. جالب اینجا بود که خودگویی در این موقعیتها کمترین میزان را داشت، با وجود اینکه تنها زمینهای بود که در آن خلقوخوی بهبود مییافت.
کارکردهای روانشناختی خودگویی
خودگویی، رفتار رایج انسانی است که کارکردهای خودتنظیمی مختلفی را ارائه میدهد. نتایج تحقیقات آزمایشگاهی گذشته نشان دادهاند، خودگویی با فاصله که در آن فرد خود را با نام یا بهصورت سوم شخص خطاب میکند، با ارتقا فاصله روانشناختی به کنترل احساسات و همسو کردن رفتار با اهداف کمک میکند.
شکاف در درک کاربرد روزمره
اطلاعات کمی در این مورد وجود دارد که افراد چند بار بهطور خودجوش از این نوع خودگویی در زندگی روزمره استفاده میکنند، چه زمانی این کار را انجام میدهند و چگونه بر احساسات خارج از محیطهای آزمایشگاهی تاثیر میگذارد. نظریههای پیشین، خودگویی را بهعنوان ابزاری برای رشد خودتنظیمی میدانستند و نتایج تحقیقات بعدی تایید کردند که خودگویی اغلب در موقعیتهای چالشبرانگیز، احساسی یا مبتنی بر عملکرد بروز میکند. با این حال، بیشتر تحقیقات بین خودگویی فاصلهدار و خودگویی درونی تمایزی قائل نشدهاند.
شواهد نشان میدهد که اتخاذ دیدگاه فاصلهدار ممکن است حل مسئله، کنترل عاطفی و پیگیری هدف را افزایش دهد.
ویژگیهای شخصیتی موثر بر سبکهای خودگویی
تفاوتهای فردی، مانند پریشانی عاطفی و خودشیفتگی، ممکن است بر میزان استفاده افراد از این دیدگاهها تاثیر بگذارد. افراد پریشان ممکن است بیشتر به خودگویی با فاصله بهعنوان مکانیسم مقابلهای تکیه کنند، در حالی که افراد خودشیفته ممکن است از آن برای تقویت خودبزرگبینی استفاده کنند.

ردیابی الگوهای خودگویی در زمان واقعی
محققان بررسی کردند که افراد چه زمانی و چگونه بهطور طبیعی از الگوهای فاصلهدار مانند «شما» یا نام شخص و درونی، «من» در زندگی روزمره استفاده میکنند. آنان از طرح ارزیابی لحظهای اکولوژیکی در یک دوره دو هفتهای استفاده کردند.
در مجموع ۲۰۸ شرکتکننده سه مرحله را تکمیل کردند. در مرحله اول، شرکتکنندگان پرسشنامههای پایه در مورد پریشانی عاطفی و خودشیفتگی را پر کردند و آموزش دیدند تا بین خودگویی درونی و با فاصله تمایز قائل شوند. نمونه مورد بررسی دانشجویان کارشناسی در آمریکا بودند و دادههای سنی بهدلیل سهلانگاری در نظرسنجی ثبت نشدند و جمعآوری دادهها از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸ انجام شد.
در مرحله دوم، شرکتکنندگان بهمدت ۱۴ روز، روزانه پنج پیامک دریافت کردند که هر کدام حاوی یک نظرسنجی کوتاه بود. در هر نظرسنجی، آنان گزارش کردند که آیا بهتازگی یک یا چند مورد از چهار نوع موقعیت، احساس خودانتقادی، تلاش برای احساس بهتر، آماده شدن برای آنچه باید بگویند یا انجام دهند و احساس رضایت از خود را تجربه کردهاند یا خیر.
برای هر موقعیت، آنان مشخص کردند درگیر کدام خودگویی درونی، خودگویی با فاصله یا هیچ نوع خودگویی بودهاند. شرکتکنندگان میتوانستند بیش از یک گزینه را انتخاب کنند. تجزیهوتحلیلهای اولیه، مواردی را حذف کردند که شرکتکنندگان در یک موقعیت مشابه، هم خودگویی درونی و هم خودگویی با فاصله را گزارش کرده بودند. در تجزیهوتحلیلهای تکمیلی، تضادهای اکتشافی در مقابل عدم خودگویی ارائه شد. بخش کوچکی از شرکتکنندگان (۲ درصد) هرگز از خودگویی درونی استفاده نکردند، در حالی که دو شرکتکننده گزارش کردند که از هیچ یک از اشکال خودگویی استفاده نکردهاند.
در مرحله سوم، از شرکتکنندگان توضیحاتی دریافت و به آنان پاداش داده شد. رویکرد ارزیابی لحظهای اکولوژیکی به محققان این امکان را داد تا استفاده از خودگویی را در زمان واقعی و وابسته به زمینه ثبت کنند و رابطه آن را با عواطف لحظهای (وضعیت عاطفی)، صفات پریشانی عاطفی و خودشیفتگی در چندین محیط طبیعی ارزیابی کنند.

فراوانی، ثبات و پیامدهای عاطفی
در بین ۱۲هزار و ۹۶۶ نظرسنجی، شرکتکنندگان ۲۰ هزار و ۶۴۶ موقعیت مرتبط را گزارش کردند. آنان ۴۳.۲ درصد مواقع از خودگویی درونی، ۱۴.۵درصد مواقع از خودگویی با فاصله و ۴۲.۳ درصد مواقع از عدم خودگویی استفاده کردند؛ خودگویی درونی در تمام موقعیتها بهطور قابلتوجهی رایجتر بود.
رایجترین موقعیتها برای خودگویی با فاصله، خودانتقادی و موقعیتهایی با هدف بهبود حال بودند. در مقابل، موقعیتهای آمادهسازی، کمترین میزان خودگویی با فاصله (حدود ۱۶ درصد) را نشان دادند با وجود اینکه این زمینه بیشترین مزایای احساسی را به دنبال داشت. در حالی که ۱۸ درصد از شرکتکنندگان هرگز از خودگویی با فاصله استفاده نکردند، بهطور تقریبی، همه حداقل یکبار مشغول خودگویی درونی شدند.
افراد بهطور کلی در طول زمان استفاده ثابت (پایداری) از خودگویی فاصلهدار را نشان دادند، در حالی که خودگویی درونی نوسان بیشتری داشت. تغییرپذیری روزانه برای خودگویی فاصلهدار در موقعیتهای مختلف کمتر از خودگویی درونی بود که نشاندهنده ثبات بیشتر این شبه صفت است. بهطور خاص، میانگین انحراف معیار درونفردی برای خودگویی فاصلهدار در مقایسه با خودگویی درونی کمتر بود که نشاندهنده ثبات آن است.
خودگویی فاصلهدار در موقعیتهای آمادهسازی و خشنودی بیشترین پایداری را داشت. هنگام تجزیهوتحلیل عاطفه در طول زمان، در مدلهای با تاخیر زمانی که برای عاطفه قبلی تعدیل شده بودند، خودگویی فاصلهدار در مقابل خودگویی درونی، افزایش اندکی در عاطفه مثبت را فقط در موقعیتهای آمادهسازی پیشبینی کرد، اما در زمینههای خودانتقادی، احساس بهتر یا خشنودی چنین افزایشی مشاهده نشد.
هیچ ارتباط معناداری بین نوع خودگویی و صفات پریشانی عاطفی یا خودشیفتگی وجود نداشت و هیچیک از این صفات، پیامدهای عاطفی خودگویی را تعدیل نمیکردند. در مجموع، یافتهها نشان میدهند که هرچند خودگویی با فاصله کمتر رایج است، اما بهنسبت پایدار میماند و ممکن است در زمینههایی که نیاز به آمادگی یا عملکرد دارند، مزایای عاطفی خاصی را ارائه دهد.
پیامدهای گستردهتر برای تنظیم هیجان
این یافته نشان داد که اکثر افراد بهطور مرتب با خود صحبت میکنند و شرکتکنندگان در ۶۱ درصد از موقعیتهای هدف نمونهبرداری شده در طول دوره دو هفتهای از خودگویی استفاده کردند. خودگویی درونی رایجتر بود، در حالی که خودگویی فاصلهدار کمتر اتفاق میافتاد اما پایدارتر و شبیه به یک صفت بود.
خودگویی فاصلهدار فقط در موقعیتهای مقدماتی مفید بود، جایی که با بهبود خلقوخوی در طول زمان مرتبط بود که یافتههای آزمایشگاهی قبلی را تایید میکرد. با این حال، در زمینههای خودانتقادی یا ترمیم احساسات موثر نبود، شاید به این دلیل که فاصلهگذاری خودجوش در زندگی روزمره ممکن است سطحیتر از فاصلهگذاری دستوری در شرایط آزمایشگاهی باشد.
هیچ ارتباطی بین سبک خودگویی و ویژگیهای فردی مانند پریشانی عاطفی یا خودشیفتگی مشاهده نشد که نشان میدهد، این الگوها بهطور گسترده در بین انواع شخصیت مشترک هستند. نقاط قوت این تحقیق شامل اعتبار اکولوژیکی و ارزیابی بلادرنگ خودگویی است. با این حال، محدودیتهای آن شامل سوگیری خودگزارشی و عدم کنترل بر سایر راهبردهای نظارتی است.
سایت مدیکال نت گزارش کرد، تحقیقات آینده باید تفاوتهای فرهنگی و زبانی، ریشههای رشدی را بررسی کند و اینکه چگونه آموزش میتواند استفاده از خودگویی از راه دور را برای ارتقای سلامت عاطفی افزایش دهد.
یافتههای این تحقیق بهتازگی در مجله «گزارشهای علمی» (Scientific Reports) منتشر شده است.
انتهای پیام










