به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین طاهره طهرانی در مهر نوشت: باری گفته بود: «ملت ایران در صورتی بر پای خود میایستد و جلال قدیم خود را به دست میآورد که به دو شرط عمل کند: اول تعلیم عمومی در همه افراد جریان یابد. هر پسر و دختر ایرانی خوانا و نویسا باشد، زبان فارسی بهترین زبان است و خطش علمی ترین و آسانترین خط، و عملی کردن تعلیم عمومی هم آسان است…» این جملات سید محمدعلی داعی الاسلام است.
سیدمحمدعلی داعی الاسلام از شاعران، ادیبان، پژوهشگران و فرهنگنویسان برجسته ایرانی در دوره قاجار بود. وی در سال ۱۲۵۴ شمسی در روستای نیاک از توابع لاریجان شهرستان آمل به دنیا آمد و نسب وی به امام حسن مجتبی (ع) میرسد. سالها در آمل، تهران، اصفهان، بمبئی و نهایتا شهر حیدرآباد دکن (هندوستان) زندگی کرد و در همانجا در سال ۱۳۳۰ شمسی (در ۷۵ سالگی) بدرود حیات گفت.
داعی الاسلام، ۵ ساله بود که تحصیلات ابتدایی را در زادگاهش شروع کرد، سپس به تهران (مدارس قاجار و سپهسالار) و بعد به اصفهان (مدرسه صدر) رفت و نزد استادانی چون جهانگیرخان قشقایی، محمد کاشانی و محمدتقی آقا نجفی اصفهانی شاگردی کرد. داعی الاسلام علاوه بر جایگاه علمی، فعالیت چشمگیری نیز در حوزه مناظرات مذهبی داشت؛ بهویژه در مقابله با مبلغان مسیحی که آن روزگار در اصفهان زیاد بودند همین فعالیتها موجب شد تا به درخواست رکنالملک شیرازی، به وسیله ظلالسلطان حاکم اصفهان از مظفرالدینشاه بخواهد یک جبه و لقب «داعی الاسلام» را به وی اعطا کند. او نخستین مجله دینی ایران با نام «مجله الاسلام» را در اصفهان بنیان گذاشت، که بعدها در بمبئی هم منتشر شد. اما چرا بمبئی؟
نبودن کشتی به خلیجفارس، داعی الاسلام را به بندر بمبئی رساند
او در سال ۱۲۸۳ شمسی به سفر حج رفت، و از آنجا عازم مصر شد و مدتی نزد بازرگانان ایرانی در مصر ماند. وقت بازگشت به علت نبودن کشتی برای بازگشت به خلیجفارس، ناچار از راه دریا عازم بمبئی شد تا به ایران بازگردد، اما گروهی از تجار ایرانی هند که آوازه فعالیتهای تبلیغی او در اصفهان را شنیده بودند، از او خواستند بماند. همان وقت انگلیسیها تبلیغات وسیعی را برای مسیحیت در هند آغاز کرده بودند؛ و آنطور که خود داعی الاسلام نوشته است: «ایرانیان بمبئی که مجله الاسلام مرا خوانده بودند، خواهش کردند در آنجا هم با مبلغان بسیار عیسوی، که سالها مشغول کار بودند و مسلمانان جواب آنها را نمیدادند مناظره کنم. گفتند برای ما ایرانیان در نظر مسلمانان هند از شیعه و سنی افتخار است که جواب اعتراضات نصاری را ایرانی بدهد.» به این ترتیب، داعی الاسلام که مباحثه با مبلغان مسیحی را مشیت الهی و وظیفه مذهبی خود تلقی میکرد، دعوت ایرانیان مقیم بمبئی را پذیرفت و در هندوستان اقامت گزید.
پس از دو سال اقامت در بمبئی، به حیدرآباد رفت و ضمن تدریس دانشگاهی، انجمن «دعوة الاسلام» و مجلهای به همین نام را در هند به دو زبان اردو و فارسی تأسیس کرد. نام و فعالیتهای او در جهان اسلام بهویژه در هندوستان موجب شهرت یافتن وی شد، به گونهای که حتی آخوند خراسانی نیز وی را مورد تقدیر قرار داد.
او علاوه بر اینکه استاد زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه حیدرآباد بود، یکی از مهمترین فرهنگنویسان ایرانی است و اثر عمدهاش «فرهنگ نظام» است؛ واژهنامهای فارسی به فارسی که در هند تألیف و چاپ شد و حاوی ریشهشناسی و تلفظ واژهها به خط اوستایی نیز میباشد.
ازجمله آثار دیگر او میتوان به «اقبال و شعر پارسی»، «شریعت زردشت و اوستا»، «فارسی جدید» و مقالات تحقیقی مختلف اشاره کرد. داعی الاسلام همزمان با تدقیق در مسائل زبانشناسی، به ارتقاء و حفظ زبان و ادبیات فارسی در شبهقاره هند اهتمام ویژه داشت. سید محمدعلی داعی الاسلام چهرهای تأثیرگذار در حوزه فرهنگ، ادبیات و تبلیغ مذهبی در ایران و هند بود که تلاشهای علمی و مذهبی او، در عرصه مناظره و نگارش تألیفات دینی و ادبی، ارزشمند و اثربخش تلقی میشود.
داعی الاسلام در میان شخصیتهای مانا
کتاب «سید محمدعلی داعیالاسلام» نوشته جمشید نوروزی، از مجموعه کتاب شخصیتهای مانای انتشارات سوره مهر است. در بخشی از این کتاب میخوانیم:
حضور داعی الاسلام در دانشگاه حیدرآباد، زمینهساز پیشرفتهای علمی چشمگیری شد؛ به گونهای که موفق به دریافت چندین مدال علمی از این دانشگاه شد. گذشته از عزم و اراده شخص داعی الاسلام، محیط هند نیز مشوق وی برای فعالیت بیشتر و ارتقای علمی بود. به نوشته خود وی: «با ورود به هندوستان، محیطم به کلی عوض شد. در مملکتی وارد شدم که از عجایب دنیاست… افکار گوناگون که از اثر محیط تازه در مغزم میآمد، تمام بر یک مرکز دور میزد که من مسلمان ایرانیام و باید هر تحصیل و جنبش علمیام به نفع مولدم باشد.»
او تلاش میکرد با مطالعات فراوان و کارهای دقیق علمی، شایستگی خود را برای دستیابی به سمت استادی دانشگاه اثبات نماید: «خواستم خودم را مستحق واقعی استاد خوانده شدن زبان فارسی نمایم. از این رو، زبان پهلوی و اوستا و هخامنشی را آموختم و سه زبان دیگر هند، یعنی گجراتی و بهاشا و سنسکریت را هم بهتدریج یاد گرفتم.» داعی الاسلام تلاش میکرد با بهره گیری از جایگاه خود در عرصه علمی و دانشگاهی، زمینه مناسبی برای شناساندن زبان فرهنگ و تاریخ ایران در هندوستان فراهم سازد. یکی از کارهای مهمی که در این راه انجام داد دایر کردن شعبه «جامعه معارف تهران» در شهر حیدرآباد بود...
جمشید نوروزی، نویسنده کتاب داعی الاسلام (از مجموعه شخصیتهای مانا)، استاد رشته تاریخ در دانشگاه الزهرا است که «تاریخ مهاجرت» از حوزههای تخصصی مورد علاقه ایشان است و آثاری در زمینه مهاجرت ایرانیان به شبه قاره هند منتشر کرده است. نوروزی در پاسخ به ضرورت تالیف اثر فوق و تلاش برای شناختن بیشتر این شخصیت، گفت: در مورد داعیالاسلام، مطالب مختصری در برخی کتابها و مقالات منتشر شده بود، اما تالیف کار کاملتر بر مبنای اطلاعات معتبر لازم به نظر میرسید؛ از این رو، کوشیدیم اثر حاضر را هم به شکل مستند ارائه دهیم و هم با زبانی مناسب برای مخاطبان تنظیم کنیم. اما به دلیل برخی محدودیتها از حیث حجم کتاب، بعضی مطالب مرتبط با زندگی شخصیت به شکل مختصر طرح گردید و بیان تفصیلی برخی خدمات علمی داعی الاسلام نیز ممکن نگردید. از این رو، امکان تکمیل این اثر با هدف معرفی بیشتر این شخصیت و خدمات علمی ایشان وجود دارد.
وی افزود: به واسطه جایگاه مهم داعی الاسلام در معرفی و نشر میراث تمدنی و فرهنگی ایران در بیرون از مرزها و ناکافی بودن تحقیقات منتشرهشده درباره وی، برخی همشهریان آملی داعیالاسلام نیز علاقمند هستند که کارهای تکمیلی در مورد برخی جنبههای زندگی علمی او انجام دهند. چنانچه این امر ممکن گردد، شاید بتوان از طریق ارتباط با برخی بازماندگان داعیالاسلام که در خارج از کشور زندگی میکنند، پیگیر آثار علمی احتمالا دستنویس و منتشرنشده وی شد. همچنین، جمعآوری اسناد آرشیوی مرتبط با این شخصیت و انتشار آنها نیز لازم به نظر میرسد.
نوروزی، در پاسخ به این پرسش که چه عاملی در شخصیت داعیالاسلام برای شما جذاب بود که تمایل به نوشتن اثر مستقل درباره وی پیدا کردید، گفت: آنچه برایم قابل توجه بود، دغدغهمندی او برای ایران بعد از مهاجرت و تلاش برای فایدهمندی و اثرگذاری علمی وی برای زبان فارسی و فرهنگ ایرانزمین است. مهاجران بسیاری داشتهایم که در طی قرون گذشته بنا به دلایلی، ایران را ترک کرده و برای مدتی یا برای همیشه در خارج از کشور اقامت گزیدهاند؛ برخی مهاجران، آنقدر سرگرم گذران امور معیشتی و پیگیری منافع شخصی خود شدهاند که گویا ادای دین به موطن اجدادی را از یاد بردهاند. اما داعیالاسلام ضمن تحمل تلخیها و سختیهای زندگی در غربت، همچنان به یاد وطنش ایران مانده و از کوشش برای ارتقای مظاهری از فرهنگ ایران غافل نشده است؛ وی هم در حوزه زبان فارسی و هم در مسائل فرهنگی مرتبط با ایران و اسلام، سعی قابل توجه داشته و خدمات ماندگاری انجام داده است.
وی افزود: او، فردی دغدغهمند بوده و صرفا برای یافتن شغل و سپری کردن عمر به هند نرفته؛ بلکه تلاش کرده است، دین خود به ایران در کوچگاه را، از طریق انجام خدمات فرهنگی و باقی گذاشتن آثار ماندگار و سودمند علمی ادا کند. از این قبیل افراد در تاریخ طولانی ایران زمین، کم نیستند؛ اما در مورد ایشان با توجه به میزان خدمات و زحمات فراوانی که کشیده و عشق و علاقهای که به ایران و فرهنگ ایرانی داشته، اطلاعات کافی منتشر نشده و به نظر میرسد نسبتا گمنام باقی مانده است. لذا، معرفی علمی و مستند و بیطرفانه این قبیل شخصیتهای مهاجر ایرانی در شبه قاره هند و دیگر مناطق جهان و پاسداشت شایسته و بهینه خدمات علمی آنها، از جهات مختلف حائز اهمیت است.
۲۵۹










