به گزارش خبرنگار مهر، حاشیه یکی از مراکز استانها جادهای وجود دارد که میتواند روایتی از وضعیت آموزش عالی ایران را پیش چشم بگذارد: در یک مسیر کوتاه ابتدا تابلوی یک دانشگاه دیده میشود، کمی جلوتر یک مرکز علمیکاربردی و واحد پیامنور قرار دارد، چند کیلومتر بعد مؤسسه آموزش عالی توجه را جلب میکند؛ در ادامه راه نیز میتوان به دانشگاه آزاد، یک مؤسسه آموزش عالی دیگر و یک دانشگاه علوم پزشکی رسید. در کمتر از ۲۰ کیلومتر حدود ۱۰ واحد دانشگاهی سر برآوردهاند و این تصویر کوچک، نشانهای از گسترش کمی آموزش عالی در ایران است.
مُسکّنی که بحران ساخت
در سالهای پس از انقلاب در پی موج جمعیت دهه ۶۰ و تب اخذ مدرک، گسترش دانشگاهها به عنوان راهکاری برای حل مشکلات و پاسخ به نیازهای کوتاهمدت مطرح شد اما همان سیاستی که زمانی مُسکّنی مقطعی برای فرار از مشکلات به حساب میآمد؛ حالا در شرایط کاهش جمعیت دانشجویی، تغییر الگوی اشتغال و کاهش تمایل جوانان به ادامه تحصیل به یکی از چالشهای اصلی نظام آموزش عالی تبدیل شده است.
آمایش آموزش عالی تنها روی کاغذ باقی ماند
مشکلات ناشی از این گسترش کمی موجب شد تدوین سند آمایش آموزش عالی در دستور کار قرار بگیرد. یکی از تکالیف اصلی این سند، تجمیع و ادغام مؤسسات پراکنده و فاقد کارکرد بود. با وجود تلاشهایی در این زمینه، اجرای آمایش با مشکلاتی همراه بوده است.
به گفته علی باقر طاهرینیا، دبیر ستاد علم و فناوری شورای عالی انقلاب فرهنگی، «مهمترین عامل توقف پیگیری سند آمایش، نگاه بخشی مدیران محلی و نمایندگان مجلس به حوزه استانی خود است». در نتیجه، سیاستی که قرار بود ساماندهنده نظام آموزش عالی باشد، هنوز نتوانسته به اهداف خود برسد.
صندلیهای خالی و رقابت دانشگاهها برای بقا
کاهش متقاضیان تحصیل امروز فشار مضاعفی بر دانشگاهها وارد کرده است. رئیس سازمان امور دانشجویان اعلام کرده متقاضیان کنکور از یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر به ۹۰۰ هزار نفر رسیدهاند. معاون آموزشی وزارت علوم نیز از افت ۳۰ درصدی جمعیت دانشجویی خبر داده و علت اصلی این کاهش را تغییر الگوی خانوادهها، نیازهای بازار کار و تحول نگاه جامعه به مدرک دانسته است.
بازار کار بخش خصوصی و کسب و کارهای جدید امروز تنها مدرک را ملاک استخدام نمیدانند، بلکه نیازمند مهارت و تجربه متقاضیان کار هستند. در چنین شرایطی افراد تمایل زیادی به ادامه تحصیل در دانشگاهها ندارند و ترجیح میدهند سریعتر وارد بازار کار شوند. در این وضعیت دانشگاهها با آیندهای مبهم مواجه شدهاند.
در یک دهه بودجه دانشگاهها نصف شد
از سوی دیگر شرایط سخت اقتصادی کشور در یک دهه اخیر سبب شده بودجه آموزش عالی تقریباً نصف شود؛ به طوری که به گفته پیمان صالحی، معاون پژوهشی سابق وزارت علوم؛ کل بودجه وزارت علوم در سال ۱۴۰۴ حدود یک میلیارد دلار بوده، در حالی که این رقم در دهه ۹۰ دو میلیارد دلار بود. این کاهش شدید بودجه حتی دانشگاههای بزرگ را تحت فشار قرار داده و دانشگاههای کوچکتر را با بحران بقا مواجه کرده است.
«مدرک فروشی» راه فرار دانشگاهها از مشکلات
در وضعیتی که دانشگاهها باید روی توان خود برای کسب درآمد از تجاریسازی پژوهشها، انجام پروژهها با همکاری صنعت و … کار کنند، برخی برای جبران مشکلات مالی، راه سادهتر را در پیش میگیرند و به سمت پذیرش بدون ضابطه دانشجوی شهریهپرداز میروند. در همه دنیا پذیرش دانشجوی شهریهپرداز مرسوم است؛ اما گاهی این مسیر بدون استاندارد و نظارت کافی طی میشود و به سمت «مدرکگرایی» میرود.
افزایش پذیرش در رشتههای پر متقاضی، دورههای تحصیلات تکمیلی و پذیرش دانشجوی شهریهپرداز بیضابطه فراتر از ظرفیت مورد نیاز کشور و تلاش برای کسب درآمد از هر مسیر ممکن، نشانههایی از تلاش دانشگاهها برای بقا در بحران صندلی خالی و کمبود بودجه است.
پذیرش دانشجوی ایرانی در واحد بینالملل!
نمونه اخیر این مشکل در دانشگاه پیام نور اتفاق افتاده است. در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲، دانشگاه پیام نور در برخی واحدهای بینالمللی خود مانند اربیل و نخجوان اقدام به جذب دانشجویان ایرانی در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری بدون آزمون بهعنوان دانشجوی بینالمللی کرده است. با توجه به اینکه این واحدها تنها مجاز به پذیرش دانشجوی بینالمللی هستند، این اقدام برخلاف قوانین انجام شده و امروز دانشجویان این دانشگاه با مشکل صدور مدارک و برگزاری آزمون جامع مواجه شدهاند.
دانشگاه پیام نور که زمانی با اهدافی مثل همگانیسازی آموزش عالی، راهاندازی آموزش غیر حضوری و الکترونیک و فراهم کردن امکان تحصیل داوطلبان بومی در محل سکونت خود تشکیل شده بود، امروز با اهداف خود فاصله گرفته و امروز رسیدگی به وضعیت این دانشگاه روی میز رئیس جمهور قرار گرفته است.
پیام نور روی میز رئیسجمهور
مسعود پزشکیان اوایل آبانماه در جلسهای که برای رسیدگی عملکرد دو دانشگاه پیام نور و فرهنگیان تشکیل شده بود، با بیان اینکه دانشگاه پیام نور از مأموریتهای اولیه خود فاصله گرفته و رسالت بنیادین آن به طور کامل محقق نشده است، گفت: رویکرد دولت تجمیع ظرفیتها، همافزایی و بهرهبرداری بهینه از امکانات و فضاهای دانشگاهی است و هدف اصلی بازگشت دانشگاهها به مأموریتهای اصیل خود با تکیه بر نوآوری و فناوریهای نوین است. در این جلسه پزشکیان از رؤسای این دو دانشگاه خواست تا ظرف مدت یک هفته، طرح جامع و برنامه عملیاتی مشخصی برای تحقق اهداف و مأموریتهای محوله و بهرهبرداری بهینه از ظرفیتهای موجود را ارائه کنند.
روز گذشته نیز رئیس جمهور در اقدامی بی سابقه در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «هدف دانشگاه پیام نور، آموزش حین خدمت و مهارتافزایی بود؛ اما امروز به ارائهکننده مدرک تبدیل شده است. رویکرد دولت بازگشت دانشگاهها به رسالت حل مسئله و مهارتمحوری است. هدر دادن منابع کشور برای مدرکسازی قابل قبول نیست».
بحث ادغام یا انحلال پیامنور نخستینبار نیست که مطرح میشود. آخرینبار در سالهای ۱۴۰۲ صحبتهایی در این زمینه مطرح شد ولی در نهایت ادغام دانشگاه پیام نور با سایر دانشگاهها از دستور کار مجلس خارج و رویکرد حذف و ادغام دانشگاه پیام نور به آمایش درون دانشگاهی تغییر کرد.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس از ناترازی در دانشگاه پیام نور
سال گذشته نیز مرکز پژوهشهای مجلس در یک مطالعه تطبیقی به مقایسه دانشگاه پیام نور با برخی دانشگاههای باز جهان (دانشگاههای آموزش از راه دور) پرداخت. در این گزارش عنوان شده بود که دانشگاه پیام نور با ۲۷۵ شعبه داخلی بیشترین تعداد شعبه را در میان دانشگاههای باز مورد بررسی دارد. همچنین نسبت دانشجو به استاد در دانشگاه پیام نور ۱۰۰ دانشجو به ازای هر استاد است و در مقابل نسبت دانشجو به کارمند در این دانشگاه ۳۶ دانشجو به ازای هر کارمند است. در این گزارش تاکید شده بود که که دانشگاه پیام نور کشور با وجود تصریح اساسنامه آن بر آموزش باز و از راه دور، در عمل از بعضی استاندارد و شاخصهای مهم دانشگاههای باز فاصله بسیار دارد.
مسئله بازگشت به مأموریت دانشگاهها
در وضعیت امروز، دانشگاهها نیازمند پوستاندازی و دگردیسی هستند. مسئله دانشگاه پیام نور یک قطعه کوچک از پازل آموزش عالی کشور است و سایر زیرنظامهای آموزش عالی نیز باید مورد بازنگری قرار گیرند.
این روزها انتظارات از دانشگاهها فراتر رفته است. دانشگاه امروز علاوه بر آموزش و پژوهش، باید دانشگاه «مسئله حلکن» باشد و در حل مشکلات جامعه، کشور و صنعت نقش خود را ایفا کند. در شرایط فعلی، بسیاری از دانشگاهها از تأمین نیازهای روزمره و پرداخت حقوق اساتید و کارکنان تا تهیه غذای دانشجویی ناتوان شدهاند. دانشگاهی که قرار بود مسائل کشور را حل کند، اکنون خود گرفتار مسائل داخلی شده است.
حرکت به سمت نسل جدید دانشگاهها نیازمند تمرکز بر تجاریسازی پژوهشها، توسعه فناوری و همکاریهای عملی با صنعت است. این مسیر دشوار است و بدون همراهی بخش خصوصی و حمایت سیاستگذارانه، امکانپذیر نخواهد بود. با این حال، قدم اول میتواند ماموریتمحوری، ارزیابی و نظارت دقیق بر عملکرد دانشگاهها و اجرای واقعی سند آمایش آموزش عالی باشد. چنین اقداماتی به بهینهسازی بودجه دولتی و استفاده مؤثرتر از ظرفیتهای موجود کمک میکند و دانشگاهها را به سمت حل مسائل واقعی کشور هدایت میکند.
تصویر آن مسیر ۲۰ کیلومتری با دهها دانشگاه، هشداری برای آینده آموزش عالی است. اصلاحات ساختاری و بازتعریف مأموریتها اجتنابناپذیر شدهاند. باید منتظر ماند و دید آیا مسعود پزشکیان میتواند قدمی در این مسیر بردارد یا اجرای آمایش آموزش عالی برای کاهش پدیده مدرک و افزایش مأموریت گرایی نیمهکاره باقی خواهد ماند.











