

دختران قربانی تجاوز و تعرض در مرزهای شرقی ایران، طرد میشوند
در برخی روستاهای مرزهای شرقی ایران، دخترانی که قربانی تجاوز و تعرض شدهاند، نه تنها از حمایت خانواده و جامعه برخوردار نیستند، بلکه بهدلیل سنتهای سختگیرانه، طرد میشوند و در بیپناهی، به خیابانها پناه میبرند.
روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «من نجس نیستم»، روایتهایی از وضعیت دختران قربانی تجاوز و تعرض در مرزهای شرقی ایران منتشر کرده است. روایتهایی از انکار، تهدید و زندگی کردن زیر سایه مرگ، «نه برای گناهی که انجام دادهاند، بلکه برای خشونتی که بر آنان روا شده» است.
برای امنیت این دختران، نامها و موقعیتها در گزارش ذکر نشدهاند اما در پس هر اسم مستعار، کودکی ایستاده که زخم تجاوز، آیندهاش را بلعیده است.
در روایت یکی از این قربانیان، خانواده خود نخستین داور و مجری «مجازات» است: «تو نجس شدی. ما نمیخواهیم یک موجود نجس در خانهمان باشد؛ از اینجا برو بیرون.»
این جملهای است که پدر و مادر به «مریم» ۱۲ ساله گفتند. خانواده او، همانطور که سنتهای سختگیرانه روستا حکم کرده، نه تنها پناهش ندادند، بلکه طردش کردند.
اگر تعرض و تجاوز افشا شود
در این مناطق، افشای تعرض میتواند به مرگ قربانی بینجامد. «نرگس» گفته است پدرش به او گفته شبها میتواند برای اینکه بیرون نماند به خانه بیاید اما حق ندارد با مادر، برادر و خواهرهایش حرف بزند و تاکید کرده اگر کسی بفهمد، او را خواهد کشت.
شراره هوشمندیار، پزشک ایرانی مقیم انگلستان، پس از شنیدن سرگذشت این دختران، در مرداد ۱۴۰۰ اتاقی حدود ۳۰ متری به نام «کتابخانه دکتر شراره هوشمندیار» ساخت تا دخترانی که به آنجا معرفی میشدند، بدون قضاوت زندگی و تحصیل کنند.
او گفت: «برای یکی از اسکانهایی که ساختم، ۲۰ نفر دختر جوان و نوجوان بودند. آمار زیادی برای آن روستای کوچک بود.»
هوشمندیار در گفتوگو با شرق گفت که در دیماه ۱۴۰۱ کتابخانه دوم را ساخته است: «بعد از یک سال که کتابخانه اول را ساختم، این خبر پیچید و متوجه شدم در نقطه دیگری از مرز ایران و افغانستان هم این اتفاق افتاده است. آمار دختران زیر ۱۸ سال بالا بود و خیلی شوکه شدم.»
او درباره عدم پذیرش قربانیان تجاوز در این مناطق گفت: «به این افراد ناخواسته تعرض یا تجاوز شده و اگر جامعه مثل جوامع دیگر از آنها حمایت کند، راحتتر میتوانند از این فضا عبور کنند. هرچند فراموش نمیشود، اما میتوان آن را مدیریت کرد.»
این پزشک تاکید کرد که در جامعه سنتی این مناطق، بهدلیل زندگی عشیرهای، این اخبار گوشبهگوش میپیچد و نمیگذارند کسی با این افراد رفتوآمد کند: «میگویند این دختران، دخترانشان را به بیراهه میکشانند مثل خودشان! در حالی که این یک اتفاق بوده و خواسته آن دختران نبوده است.»
در نبود حمایت، بسیاری از این دخترها برای زنده ماندن راهی جز تن دادن به «استثمار دوباره» ندارند.
هوشمندیار گفت: «یکی از بچهها گفته بود چون به من تجاوز شده، حالا نوبت من است که از جامعه و مردان انتقام بگیرم. ایدز گرفته بود و تلاش میکرد انتقام بگیرد.»
جمهوری اسلامی آمار مشخصی از میزان تجاوز و آزار جنسی در ایران ارائه نمیکند. کارشناسان میگویند زنان قربانی تجاوز در بسیاری از موارد بهدلیل ظن و بدگمانی فرهنگی و ترس از قضاوت عمومی، ترجیح میدهند موضوع را گزارش نکنند.
سعید مدنی، جامعهشناس زندانی که پژوهشهایی درباره موضوع تعرض و تجاوز جنسی در نقاط مختلف ایران انجام داده است، مرداد ۱۳۹۹ در مصاحبه با روزنامه شرق به موضوع قبح و انگ اجتماعی در ارتباط با تجاوز جنسی در ایران پرداخت.
او هشدار داد بر اساس برآوردها، «بیش از ۸۰ درصد موارد تجاوز به دلایل مختلف گزارش نمیشوند».
مدنی تاکید کرد که بخش عمده موارد تجاوز در ایران گزارش نمیشوند زیرا حمایت از قربانی تجاوز در قوانین جمهوری اسلامی، حداقلی است.









