گروه اندیشه: حمیدرضا حبیبی با تهیه گزارشی برای گروه اندیشه روزنامه ایران، از همایش «مبانی علمی و فلسفی هوش مصنوعی» در فرهنگستان علوم نوشت: «همایش «مبانی علمی و فلسفی هوشمصنوعی» در فرهنگستان علوم، علاوه بر یک گردهمایی علمی، آوردگاهی برای رویارویی چشماندازهای متفاوت درباره ماهیت و آینده هوش مصنوعی در ایران بود؛ از «فلسفه اسلامی و مفهوم تعقل انسانی» تا «الگوریتمپذیری ذهن»، از «ضرورت اخلاق و حکمرانی فناوری» تا «نیاز به ارائه تصویر کلان و واقعبینانه از این علم جوان اما پرشتاب». نقطه مشترک سخنرانان آنجا بود که ایران، برای حضور معنادار در جهان هوش مصنوعی، باید همزمان به سه ضلع «اندیشه»، «فناوری» و «راهبرد» توجه کند؛ وگرنه این فناوری به جای آنکه ابزاری برای تعالی باشد، به منبعی برای توسعهنیافتگی و سردرگمی بدل خواهد شد. این همایش نقشهای از چالشها و فرصتهای ایران در عصر هوش مصنوعی ترسیم کرد؛ عصری که در آن، اندیشه، اخلاق، حکمرانی و فناوری باید در کنار هم قرار گیرند.» این گزارش در زیر از نظرتان می گذرد:
****
هوش مصنوعی هنوز وارد قلمرو عقل انسانی نشده است
دکتر سیدمصطفی محقق داماد، رئیس گروه علوماسلامی فرهنگستان علوم، سخنان خود را با تأکید بر تمایز اساسی میان «تفکر» و «تعقل» آغاز کرد. به باور او، سرعت شتابان پیشرفت هوش مصنوعی، جامعه علمی ایران را غافلگیر کرده، اما این پیشرفت هنوز به قلمرو «تعقل انسانی» وارد نشده است.
او با اشاره به سنت فلسفه اسلامی، از ابنسینا تا خواجهطوسی و ملاصدرا، توضیح داد که هر یک از این متفکران «صاحب مکتب» بودهاند؛ یعنی مکتبی که حتی قرنها پس از آنان نیز توان پاسخگویی به پرسشهای جدید را دارد. در همین چهارچوب، محقق داماد پرسش بنیادین خود را طرح کرد: «آیا هوش مصنوعی میتواند به حوزه غیرمادی نفس انسان نزدیک شود؟»
به باور او، بر اساس سنت فلسفه اسلامی، هستی تنها متشکل از موجودات مادی نیست. انسان دارای دو بخش مادی و غیرمادی است؛ بخش غیرمادی - نفس و روح - ادارهکننده انسان است و مغز ابزاری برای آن. ملاک اصلی اثبات تجرد نفس، «علم و اندیشه» است، اموری که ذاتاً غیرمادیاند و از نظر فلسفی قابل تقلیل به ماده نیستند.
محقق داماد با این تفکیک، تفاوتی روشن میان تواناییهای ماشین و انسان ترسیم کرد. او گفت: «هوش مصنوعی میتواند تفکر کند؛ یعنی از دادهها نتیجه بگیرد. اما تعقل یعنی درک کلیات و استخراج قواعد فلسفی، امری که ماشین هنوز از آن ناتوان است.»
به باور او، تا زمانی که هوشمصنوعی تنها درگیر پردازش داده و استنتاج آماری باشد و به تولید «ابداع» یا «کلیتسازی عقلانی» دست نیابد، هنوز تهدیدی برای بنیانهای حکمت اسلامی نیست. او در پایان تأکید کرد: اگر روزی فناوری به قلمرو تعقل وارد شود، آنگاه مباحث تازهای در قلمرو فلسفه اسلامی گشوده خواهد شد.»
هوش مصنوعی، بازتولیدکننده هوش انسانی است، نه جایگزین آن
دکتر سید سعیدرضا عاملی، رئیس گروه مطالعات جهان فرهنگستان علوم، با رویکردی علمی- فلسفی به موضوع هوشمصنوعی پرداخت و تلاش کرد نسبت عقلانیت انسانی و هوش مصنوعی را در چهارچوبی کلنگر بررسی کند. او در ابتدای سخنان خود گفت: «ذهن انسان ذاتاً الگوریتمی است و هوش مصنوعی توانایی بازتولید این الگوریتمها را دارد.»
تشبیه او قابل توجه بود: «همانگونه که پرواز پرندگان الهامبخش هواپیما شد، تحلیل الگوریتمهای ذهن میتواند الهامبخش نسلهای جدید هوش مصنوعی باشد.» عاملی در ادامه، پنج مؤلفه اصلی هوش انسانی - یادگیری از تجربه، تفکر انتزاعی، انطباقپذیری، انگیزش و ظرفیت ادراکی-احساسی- را معرفی کرد و گفت: «هوشمصنوعی هنوز فاقد ساحت هیجان، ادراک چندلایه و تعقل انسانی است، هرچند در حوزه تفکر و پردازش داده، توانمند شده است.»
عاملی در بخش مهمی از سخنان خود، سه سنت فلسفی را برای تحلیل هوشمصنوعی کنار هم قرار داد: «فلسفه قارهای»؛ برای درک کلیت پدیدهها و پرسشهای هستیشناختی، «فلسفه تحلیلی» برای بررسی دقیق زبان، محاسبات و منطق و «فلسفه صدرایی» برای تبیین وجود، حرکت جوهری و مبانی هستیشناختی هوش. به باور او، هیچیک از این سه نگاه بهتنهایی کافی نیست و ترکیب آنها میتواند راهی برای فهم جامعتر هوشمصنوعی باشد.
عاملی سپس به مسأله مهم اخلاق اشاره کرد و هشدار داد که هوشمصنوعی میتواند «ابزار تعالی» یا «ابزار تخریب» باشد. او گفت: «هوش مصنوعی جدای از انسان طبیعی نیست؛ همانطور که انسان میتواند سالم یا درندهخو باشد، این فناوری نیز میتواند به دو مسیر متفاوت کشیده شود.»
او با اشاره به اهمیت آزادگی و کرامت انسانی، تأکید کرد: هوشی که آزادی انسان را محدود کند یا به سلطه و استیلا بینجامد، در خدمت انسان نیست. به باور عاملی، آینده مطلوب فناوری تنها زمانی تحقق مییابد که هوش مصنوعی در مسیر فضیلت، اخلاق و تعالی انسان هدایت شود.
هوش مصنوعی فقط با فلسفه، اقتصاد و حکمرانی قابل توسعه است
دکتر حمیدرضا ربیعی، عضو وابسته فرهنگستان علوم، با تمرکز بر جنبههای اقتصادی، حکمرانی و فنی، تصویری چندرشتهای از هوشمصنوعی ارائه کرد. او با انتقاد از رویکردهای سطحی و تبلیغاتی، گفت که بسیاری از اظهارنظرها درباره هوشمصنوعی بدون توجه به ملزومات واقعی این فناوری بیان میشود.
او تأکید کرد که توسعه هوش مصنوعی بدون چهارچوب فلسفی، اقتصادی و حکمرانی ممکن نیست و کشورهایی که چنین ساختارهایی نداشتهاند، در تجربه «زمستانهای هوشمصنوعی» ناکام ماندهاند.
ربیعی توضیح داد که هوشمصنوعی حاصل همافزایی رشتههای گوناگون از فلسفه، اقتصاد، هوش محاسباتی، علوم اعصاب، داده، ریاضی و علوم اجتماعی است. به باور او، ایران هنوز در بسیاری از این حوزهها، زیرساختهای لازم را فراهم نکرده است.
او با اشاره به نبود برنامههای راهبردی منسجم در سازمانهای کشور، گفت که بسیاری از فناوریهای هوشمصنوعی برای سازمانهای دیجیتال طراحی شدهاند، اما ایران هنوز به چنین ساختاری نزدیک نشده است.
ربیعی چالشهای این فناوری را چنین برشمرد: ۱. فقدان استدلال واقعی و عقل سلیم ۲. سوگیری و تبعیض دادهها ۳. عدم شفافیت و توصیفپذیری ۴. مصرف انرژی بالا ۵. ناکارآمدی در دادههای کم ۶. تهدیدهای امنیتی و حریم خصوصی
او همچنین افزود: «برای غلبه بر این چالشها باید روشهای نمادین منطقی با روشهای دادهمحور ترکیب شوند و حضور انسان در حلقه تصمیمگیری حفظ شود.» در پایان نیز تأکید کرد، آینده هوش مصنوعی بر چهار رکن تکیه دارد:« فلسفه، علم، مهندسی و حکمرانی.»
ایران به تصویر کلان و واقعبینانه از هوش مصنوعی نیاز دارد
دکتر احمدرضا شرافت، عضو وابسته گروه کوانتوم و هوشمصنوعی، سخنان خود را با انتقاد از نبود تصویر کلان و واقعبینانه در سیاستگذاری هوش مصنوعی آغاز کرد. او تأکید کرد که در ایران، اغلب هر نوآوری دیجیتال با عنوان «هوشمصنوعی» معرفی میشود و این امر باعث سردرگمی مفهومی شده است.
شرافت برای نشان دادن فاصله ایران با استانداردهای جهانی، به آمار مؤسسات بینالمللی اشاره کرد: «۲۵۸ میلیارد دلار سرمایهگذاری جهانی در سال ۲۰۲۴ و ۲۴۲ هزار مقاله علمی تنها در یک سال.» او گفت که ایران در بخش پژوهش و آموزش فعال است اما در حوزههایی چون ثبت اختراع، سرمایهگذاری، زیرساخت و فضای کسبوکار با شکاف جدی مواجه است.
او همچنین بر این نکته تأکید کرد که کشورهای موفق در هوشمصنوعی، محدودیتهای افراطی ایجاد نکردهاند و این مسیر برای کشورهایی که هنوز در مرحله رشد هستند، میتواند عقبماندگی را تثبیت کند.
او در پایان با تأکید بر هوشمصنوعی بهعنوان ابزار حل مسائل واقعی، حوزههایی چون درمان، آب، کشاورزی و آموزش را از اولویتهای کشور دانست و گفت: «بدون تعامل بینالمللی، بازار و چشمانداز کلان، پیشرفت پایدار ممکن نیست. شرافت همچنین بر ثبات سیاستها، پرهیز از سیاستزدگی و هدفگذاری واقعبینانه بهعنوان راه اصولی توسعه هوشمصنوعی در ایران تأکید گذاشت.
۲۱۶۲۱۶










