معمای ویرتز: نابغه از قفس جهید!

دیشب فلوریان ویرتز را در اوج دیدیم، کاملا متفاوت با ویرتزِ لیورپول. چطور می‌شود یک فوتبالیست در باشگاه و تیم ملی‌ اینقدر متفاوت باشد؟

خلاصه خبر

به گزارش ورزش سه، فلوریان ویرتز دیشب درحالیکه پیراهن جدید، زیبا و پرطرفدار آلمان را به تن کرده بود یادآوری کرد که چرا با وجود همه انتقادهای این چند ماه، از بااستعدادترین چهره‌های نسل جدید فوتبال اروپاست.

دیشب به‌جای فشارهای سنگین و طاقت‌فرسای لیگ برتر، نگاه‌های سنگین و گاه ترسناک رسانه‌های مرسی‌ساید (به خصوص لیورپول اِکو که در این چند ماه اصلا با او مهربان نبود) و بحث‌های بی‌پایان درباره عملکردش (با محوریت دیلی‌میل و سان) تنها چیزی که روی شانه‌های فلوریان ویرتز قرار داشت یک مأموریت ساده بود: بازی کن، رها باش، و خودت را نشان بده. و همین آزادی بود که تفاوت ایجاد کرد؛ تفاوتی که ما را با یک سوال بزرگ مواجه کرده است: چطور ممکن است یک بازیکن در دو لباس متفاوت، این‌قدر متفاوت باشد؟

*جایی که فوتبال دوباره از او الهام می‌گیرد

در تیم ملی آلمان، دیشب در پیروزی 6-0 مقابل اسلواکی دیدیم که ساختار ناگلزمان با ذهنیتی سیال و شناور طراحی شده. ویرتز در این ساختار شناور دوباره به همان جایی برگشت که به او اجازه نفس کشیدن می‌دهد؛ منطقه بین خطوط، فضایی خاکستری‌ که او در آن نه صرفا هافبک است و نه صرفا مهاجم. جایی که تصمیم‌ها باید شهودی، سریع و باکیفیت باشد. ویرتز دیشب در این نقش به معنای واقعی کلمه درخشان بود. نبض آلمان کاملا در دست او بود؛ با دو پاس گل و نمره 8.7، یک عملکرد درخشان.

توپ که زیر پای فلوریان می‌آمد، بازی ریتم پیدا می‌کرد. نه به‌ زور قدرت بدنی و قلدی، نه با زور سرعت و چالاکی، بلکه با همان ظرافتی که ویرتز را با آن می‌شناختیم؛ ظرافتی که انگار در تیم ملی فرصت دیده شدن دارد، اما در لیگ برتر زیر غبار فشارهای غیر قابل تحمل گم شده است.

2260719

ترکیب چرخش‌های کوتاه، پاس‌های هوشمندانه و توانایی حرکت بین سه مدافع، آن هم بدون ترس، خلاصه بازی دیشب فلوریان ویرتز بود. فوتبالیستی که آنقدر تکنیک و هوش دارد که وقتی بین سه مدافع صاحب توپ می‌شود هیچ ترسی ندارد. در این موقعیت اگر فوتبالیستی باشید که به خودتان و تکنیک‌تان باور ندارید ناگهان آنقدر دچار ترس می‌شوید که درجا توپ را از دست داده یا خرابش خواهید کرد. اما ویرتز خودش را می‌شناخت و می‌دانست که نیازی به ترسیدن نیست. درست برعکس روزهایی که پیراهن لیورپول را به تن می‌کند و معلوم نیست چرا در چنین موقعیت‌هایی ترس به سراغش می‌آید. در ادامه سعی می‌کنیم به این چرا جواب بدهیم؟ چرا در لیورپول اینقدر درخشان نیستی فلوریان ویرتز؟

*لیورپول؛ قالبی که هنوز برای او ساخته نشده

در آنفیلد، فوتبال بازی کردن برای ویرتز سخت‌تر بوده است. رسانه‌های انگلیسی به‌صراحت نوشته بودند که این نسخه از ویرتز یعنی نسخه لیورپولیِ او «در قالبی قرار گرفته که با ذاتش نمی‌خواند». در تیم اشلوت، تیمی که نقش‌ها اغلب مشخص، بسته و وظیفه‌محورند جایی برای آزادی پسر تکنیکی فوتبال آلمان نیست.

در چنین ساختاری، آزادی بازیکنی مثل او، آزادیِ نفس کشیدن در میانه زمین، آزادیِ تصمیم‌‌های لحظه‌ای، آزادیِ تغییر ریتم، کمتر دیده می‌شود. به همین دلیل، نمایش‌های او در لیورپول به‌جای اینکه آزاد و رها باشند همانطور که دیشب دیدیم، بیشتر شکلی خطی دارد؛ چیزی که او را از جوهره فوتبالش دور می‌کند. ویرتز در لیورپول باید در چارچوب تنگ یک پازل تاکتیکی بگنجد و این چند ماه نشان داده در خو گرفتن به این چارچوب ناتوان است.

2260720

این تفاوت ساختاری را می‌توان لابه‌لای نقل‌قول‌ها و تحلیل‌هایی که درباره‌اش منتشر شده پیدا کرد: ویرتز در لیورپول "در نقش خودش بازی نمی‌کند". و این جمله ساده، کل ماجرا است.

*فشار قیمت و مسئله زمان

البته همه چیز به تاکتیک و پست بازی ختم نمی‌شود. رسانه‌های انگلیسی به درستی روی یک موضوع حاشیه‌ای اما بسیار مهم انگشت گذاشته‌اند: فشار شدید روی بازیکنی که با قرارداد بسیار گران و تاریخی راهی لیورپول شده است. این برچسب، روی هر بازیکنی اثر می‌گذارد. وقتی وارد لیگی مثل لیگ برتر انگلیس می‌شوی، هر لمس توپ، هر انتقال، هر دوئل، تبدیل می‌شود به موضوع بحث و جدل در رسانه‌ها و حالا در شبکه‌های اجتماعی. و وقتی هنوز جا نیفتاده‌ای، این فشار می‌تواند کوچک‌ترین اشتباه را بزرگ جلوه دهد.


اینجاست که اهمیت زمان خودش را نشان می‌دهد؛ همان چیزی که ناگلزمان هم گفته بود: "ویرتز باید زمان داشته باشد."


* تیم ملی، نسخه‌ درست و حسابی ویرتز

اما فلوریان ویرتز وقتی به تیم ملی می‌رسد، وقتی لباس آلمان برایش تصویری آشنا و امن می‌سازد، ناگهان همان بازیکنی می‌شود که اروپا را چند سال پیش مبهوت خود کرده بود. ویرتز در آلمان نمی‌جنگد برای اینکه در قالبی خاص بگنجد؛ او آدمی می‌شود که قالب‌ها را می‌شکند. و شاید دقیقاً به همین دلیل است که دیشب، بازی او بیشتر از یک عملکرد خوب بود؛ یک یادآوری بود. برای اینکه یادمان بیفتد تا چند ماه پیش که او هنوز لیورپولی نشده بود چطور همه ما فوتبالی‌ها متفق‌القول بودیم که فلوریان ویرتز یکی از بهترین جوانهای امروز فوتبال است.

باید به خودمان یادآوری کنیم که در فوتبال، کیفیت هیچ‌وقت گم نمی‌شود؛ فقط گاهی در جایی اشتباه قرار می‌گیرد.

2260721


*سیگنال به لیورپول؛ آینده هنوز روشن است

دیشب ویرتز نه تنها آلمان را به جام جهانی رساند بلکه برای خودش و آینده‌اش هم قدم رو به جلوی بزرگی برداشت. بازی دیشب مثل یک نفس تازه بود؛ نفسی که می‌تواند بازگشت او به روزهای خوب را در لیورپول سرعت بدهد.

این بازی پیامی داشت: ویرتز نه مشکل کیفیت دارد، نه مشکل انگیزه. فقط نیاز دارد دوباره در محیطی قرار بگیرد که فوتبالش را بفهمد. جایی که از او نخواهند «اجرا» کند، بلکه از او بخواهند «خلق» کند.

اگر روزی ویرتز در لیورپول همان آزادی، همان نقش و همان فضایی که دیشب داشت را پیدا کند، نسخه‌ای که مقابل اسلواکی از او دیدیم می‌تواند تبدیل شود به نسخه‌ای دائمی، نسخه‌ای که در هر بازی از او دیده می‌شود.

نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ