نبرد بزرگ در کارائیب، نقطه انفجار نزدیک است

از سپتامبر گذشته، حملات آمریکا و استقرار گسترده ناوها در سواحل ونزوئلا نشان می‌دهد واشنگتن به بهانه مبارزه با مواد مخدر، به دنبال بازتعریف توازن قدرت در کارائیب است. این بحران ریشه در تاریخ طولانی تقابل واشنگتن و کاراکاس دارد و نفت محور اصلی آن است.

خلاصه خبر

نبرد بزرگ در کارائیب، نقطه انفجار نزدیک است

از سپتامبر گذشته، حملات آمریکا و استقرار گسترده ناوها در سواحل ونزوئلا نشان می‌دهد واشنگتن به بهانه مبارزه با مواد مخدر، به دنبال بازتعریف توازن قدرت در کارائیب است. این بحران ریشه در تاریخ طولانی تقابل واشنگتن و کاراکاس دارد و نفت محور اصلی آن است.
گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، آمریکای جنوبی این روزها با نگرانی تحولاتی را رصد می‌کند که ممکن است، صنحه سیاسی و بازیگران این منطقه را به طور کامل تغییر دهد. تقابل آمریکا و ونزوئلا، تقابلی که ریشه‌های آن به بیش از ۲۵ سال قبل بازمی‌گردد.اولین حمله آمریکا به یک کشتی صیادی ونزوئلایی در سپتامبر گذشته، نشان داد واشنگتن آماده استفاده مستقیم از زور به بهانه «جنگ با مواد مخدر» است، در حالی که واقعیت‌های منطقه، سخن دیگری می‌گویند، اینکه هدف اصلی آمریکا، نه مبارزه با مواد مخدر، بلکه بر روی بازتعریف توازن قدرت در کارائیب، که هم انبار انرژی و هم صحنه نفوذ تاریخی واشنگتن است، قرار دارد.از زمان آن حمله، آمریکا دست‌کم ۲۰ کشتی در کارائیب و شرق اقیانوس آرام را هدف قرار داده و ده‌ها نفر را قربانی کرده است. هم‌زمان، ناو هواپیمابر «جرالد فورد» به همراه هزاران نطامی، ۹ اسکادران هوایی و گروه بزرگی از شناورها در سواحل ونزوئلا مستقر شده‌اند.باید تأکید کرد که حجم این تجمع عادی نیست و نمی‌توان آن را صرفاً برای مبارزه با قاچاق مواد مخدر دانست، بلکه آماده‌سازی برای سناریویی گسترده‌تر است که ممکن است شامل بررسی امکان سقوط دولت نیکولاس مادورو یا مداخله نظامی باشد.در این میان باید گفت که ریشه تقابل ونزوئلا و آمریکا به سال ۱۹۹۹ و به قدرت رسیدن هوگو چاوز باز می‌گردد، زمانی که چاوز با آغاز یک پروژه‌ اقتصادی و سیاسی، مسیر تقابل با واشنگتن را در پیش گرفت؛ ملی کردن صنعت نفت، کاهش نفوذ شرکت‌های آمریکایی و بازتوزیع ثروت در چارچوب «انقلاب بولیواری» اقداماتی بود که آمریکایی‌ها را به شدت نگران کرد؛ آمریکا این مجموعه اقدامات را عزم هوگو چاوز برای کاهش نفوذ واشنگتن در ونزوئلا و بلکه کل آمریکای جنوبی تفسیر کرد.
در ادامه تلاش‌های مکرر آمریکا برای تغییر توازن قدرت در ونزوئلا، به ویژه حمایت از کودتای ۲۰۰۲، تأثیر عمیقی بر نگاه کاراکاس به واشنگتن گذاشت و باعث شد نخبگان ونزوئلایی یقین پیدا کنند که واشنگتن هیچ‌گاه حکومتی را که به دنبال استقلال از تسلط آمریکا است، تحمل نخواهد کرد. بازهم پای نفت در میان استاز سوی دیگر تنش‌های نفتی محور اصلی این درگیری بوده است. از سال ۲۰۰۷، دولت ونزوئلا شرکت‌های جهانی را مجبور به پذیرش سهم کمتر یا ترک این کشور کرد و شرکت‌های آمریکایی اکسون و کوناکو فیلیپس در برابر آن مقاومت کردند. دولت ونزوئلا دارایی‌های آن‌ها را مصادره کرد و پرونده به یک منازعه مالی و حاکمیتی تبدیل شد. در آن زمان آمریکا روزانه ۱.۵ میلیون بشکه نفت ونزوئلا وارد می‌کرد و این موضوع باعث شد تقابل به مسأله‌ای استراتژیک برای امنیت انرژی آمریکا تبدیل شود.در ادامه با درگذشت چاوز، مادورو کشوری را تحویل گرفت که از نظر اقتصادی شکننده بود و با فساد، سوءمدیریت و سقوط قیمت نفت، به سرعت به مرز فروپاشی رسید. اقتصاد در کمتر از یک دهه ۷۵٪ کوچک شد و تورم به سطوح بی‌سابقه رسید، در حالی که ۴۰٪ جمعیت در وضعیت «نیاز غذایی شدید» قرار گرفتند.این بحران به دولت دونالد ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری‌اش فرصت داد تا کمپین «فشار حداکثری» را اجرا کند و شامل تحریم‌های سنگین، مسدود کردن میلیاردها دلار از دارایی‌های دولت و جلوگیری از تعامل شرکت‌های آمریکایی با شرکت ملی نفت ونزوئلا شد.
در این میان نیکولاس مادورو رئیس‌جمهور ونزوئلا تصریح کرده است که واشنگتن هدفش «شبکه‌های قاچاق» نیست، بلکه ثروت‌های استراتژیک کشور است. مادورو گفته است: «آمریکا می‌خواهد کنترل بزرگ‌ترین ذخایر نفت جهان را در دست بگیرد و ونزوئلا منابع کشاورزی و گازی فراوانی دارد که آن را هدف مستقیم هر پروژه نفتی-ژئوسیاسی آمریکا می‌کند.» دیدگاهی که بر اساس تاریخ طولانی سیاست‌های واشنگتن در آمریکای لاتین شکل گرفته و بیراه نیست.همچنین آمریکا ونزوئلا را به عنوان نقطه اتکا برای دشمنان استراتژیک خود می‌بیند. طی دو دهه گذشته، ونزوئلا شریک نظامی و سیاسی روسیه و چین شده، خریدهای تسلیحاتی روسی انجام داده و درهای سرمایه‌گذاری را به روی چین باز کرده است. از دید واشنگتن، این موضوع تهدیدی در منطقه‌ای است که به طور سنتی حوزه حیاتی آمریکا محسوب می‌شود.اکنون اقدامات اخیر آمریکا متفاوت است و حجم و ماهیت تجمع نظامی نشان می‌دهد هدف تنها بازدارندگی یا پیام سیاسی نیست، بلکه ممکن است با هدف ایجاد واقعیتی میدانی جدید باشد. زمان‌بندی تشدید فشارها در حالی است که ونزوئلا با شکنندگی داخلی و تنش اجتماعی روبه‌رو است و این می‌تواند واشنگتن را به فشار برای تغییر شکل قدرت یا تحمیل توافق سیاسی اجباری ترغیب کند.
ابزارهای ونزوئلا برای مقابله با آمریکادر پایان باید گفت که ونزوئلا خود را برای مواجهه‌ای نابرابر آماده می‌کند و بر عناصر دفاعی مختلفی متکی است، از جمله شبکه موشکی روسی، نیروهای زمینی فراتر از ارتش رسمی و گروه‌های مسلح داخلی و نیز موقعیت جغرافیایی که هر مداخله گسترده‌ای را پرهزینه می‌کند. کاراکاس همچنین بر یک منطقی تکیه دارد که می‌گوید این نبرد حول حاکمیت و منابع است و فشار آمریکا هدفش بازپس‌گیری کنترل نفت، گاز و جایگاه استراتژیک کشور در کارائیب است، منطقی که نه تنها برای مردم ونزوئلا برای ملت‌های آمریکای جنوبی آشنا و پذیرفتنی است.در آخر، این لحظه می‌تواند نه تنها نقطه‌ای تعیین‌کننده در روابط واشنگتن و ونزوئلا، بلکه صحنه سیاسی آمریکای جنوبی باشد؛ جایی که انگیزه‌های تاریخی—از نفت تا سیاست منطقه‌ای—با محاسبات قدرت در زمان رقابت بین‌المللی خطرناک همزمان شده است. در این میان به نظر نمی‌رسد هیچ یک از طرفین حاضر به عقب‌نشینی باشد و این موضوع منطقه کارائیب را مستعد مرحله‌ای پرتنش می‌کند.#ونزوئلا#ترامپ#مادوروبا دنبال کردن صفحه بین‌الملل فارس در جریان آخرین تحولات جهان قرار گیرید.
17:53 - 27 آبان 1404
نظرات کاربران
ارسال به صورت ناشناس
اخبار داغ