به گزارش ایسنا، ریحانه علویان در یادداشت خود با عنوان «مرز باریک بین نمادگرایی و شعار» به بررسی رمان «حوض سلطان؛ پایان کار مغان» اثر رضا جولایی پرداخته و نوشته است: «حوض سلطان؛ پایان کار مغان» روایتگر مهمانی مجلل و عجیب یکی از شاهزادهخانمهای دوره قاجار در قصری دورافتاده است. راوی داستان، یک «عکاسباشی» است که برای ثبت این مراسم به قصر دعوت شده است. او در طول مهمانی، شاهد صحنههایی از تجمل، روابط پنهان، خردهحسابهای اشراف و نشانههای آشکار زوال یک حکومت است. فضای کلی رمان، حالوهوای پایان یک دوره تاریخی را به تصویر میکشد؛ لحظهای که بساط قجریها در حال جمع شدن است و جامعه در آستانه تحولی بزرگ قرار دارد.
این رمان را میتوان در دسته رمانهای تاریخی-نمادین قرار داد. جولایی با بهرهگیری از نمادها (مانند قصر، حوض سلطان، مهمانی) و انتخاب یک راوی عکاس، میکوشد تصویری هنری از یک مقطع حساس تاریخ ایران ارائه دهد. اثر بیش از آنکه بر پیرنگ محکم و رویدادهای پرشمار استوار باشد، بر فضاسازی و احساس گذر زمان متمرکز است.
رضا جولایی از نویسندگان باسابقه و قابل اعتماد در عرصه ادبیات داستانی ایران است. او پیش از این با آثاری مانند «شبهای تهران» و «اسماعیل» نشان داده که توانایی بالایی در بازآفرینی فضاهای تاریخی و خلق شخصیتهای ملموس دارد. همین سابقه، انتظارات از «حوض سلطان» را نزد مخاطبان جدی ادبیات بالا برده است.
جولایی در ترسیم فضای قصر، مراسم اشرافی و حالوهوای پایانعصری قاجار کاملاً موفق عمل کرده است. خواننده بهراحتی میتواند فضای پرتجمل و در عین حال پوسیده قجرها را تجسم کند.
نثر جولایی، فاخر اما روان است و بهویژه در بخشهای میانی، توصیفهای او از صحنههای مهمانی و چهرهنگاری شخصیتها بسیار تاثیرگذار است. ایده روایت از نگاه عکاسباشی انتخابی هوشمندانه است که به رمان امکان داده تا هم نگاهی از درون داشته باشد و هم نگاهی مستند و تحلیلگر.
اصلیترین ضعف رمان، ساختار سست و پیرنگ کمکشش آن است. داستان در طول فصلهای میانی، گرفتار زیادهگویی و خردهروایتهای غیرضروری میشود که نه به پیشبرد داستان کمک میکنند و نه به عمقبخشی شخصیتها. درست در لحظهای که رمان باید به اوج نمادین خود برسد - فصلهای پایانی - نویسنده به جای نمایش، به گفتن روی میآورد. جملههای شعارگونه درباره «زوال» و «فساد» و «انقلاب»، آن فضای لطیف هنری را مخدوش میکند و حس روزنامهای به پایانبندی اثر میدهد. چندین صحنه و گفتوگو در رمان وجود دارد که حذف آنها نه تنها به اثر لطمه نمیزند، بلکه به فشردهتر و تاثیرگذارتر شدن روایت هم منجر میشود.
«حوض سلطان» با همه حسننیتی که در مفهوم و فضاسازی دارد، اثری است که مخاطب جدی را ناامیدمیکند؛ زیرا از نویسندهای با پیشینه جولایی، انتظار میرفت اثری منسجمتر و پیرنگمحورتر خلق کند. این رمان میتواند برای دوستداران تاریخ قاجار و علاقهمندان به نثر تصویری جذاب باشد، اما اگر به دنبال رمانی با کشش و ساختاری محکم هستید، احتمالاً از خوانش آن احساس کمبود خواهید کرد.

انتهای پیام










